[ویکی نور] مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن. مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن یکی از تفاسیر جامع و متقن شیعه در دوره های اخیر است؛ زیرا از زاویه ای علمی به ابعاد مختلف ادبی، لغوی، بلاغی، فقهی، کلامی، اجتماعی، فلسفی و عرفانی پرداخته و در هر قسمت به تناسب وارد بحث شده است.
روش تفسیر، اجتهادی و درعین حال جمع بین معقول و منقول است. شامل همه آیات قرآن می شود و با نثری روان و بدون پیچیدگی و تفنن در عبارات مطالب را ارائه کرده است.
مؤلف قبل از ورود به تفسیر، در مقدمه ای کوتاه، انگیزه و شیوه خود را این چنین بیان می دارد:
«اکثر مفسرین، قرآن را به رنگ و بوی علمی که با آن مأنوسند، تفسیر کرده اند؛ فلاسفه، متکلمین، فقها، عرفا، صوفیه، اهل لغت، اهل حدیث و دیگران. تلاشم این است که تفسیر به رأی نکنم و تفسیر قرآن را به قرآن ارائه دهم و با آنچه از ائمه(ع) در تبیین آیات آمده، درآمیزم و آنچه را مورد پذیرش و اتفاق جمیع اهل شریعت است، به آن اضافه نمایم و در نهایت، آنچه را که می توان با قرائن معتبر از آیات استظهار کرد، کنار آن ذکر نمایم.
روش من این بوده که مضمون آیه را بیان کنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آیه را مطرح کنم و در مبحث دلالی، معنای عامی را که آیه با دلالت های ظاهری یا دقائق علمی به آن، اشاره دارد، بیان کرده ام.
متعرض بیان نظم آیات و ارتباط آنها نشدم؛ زیرا معتقدم، جامع قریب آنها هدایت و تکامل انسانی است؛ با این وصف، وجهی برای ذکر نظم آیات نمی بینم. شأن نزول آیات را غالبا ذکر نکردم؛ چون معتقدم، آیات قرآن، کلیاتی است که بر مصادیق خود، در همه زمان ها تطبیق می کند؛ پس وجهی برای تخصیص آن به زمان نزول یا به فرد خاصی، نیست.
روش تفسیر، اجتهادی و درعین حال جمع بین معقول و منقول است. شامل همه آیات قرآن می شود و با نثری روان و بدون پیچیدگی و تفنن در عبارات مطالب را ارائه کرده است.
مؤلف قبل از ورود به تفسیر، در مقدمه ای کوتاه، انگیزه و شیوه خود را این چنین بیان می دارد:
«اکثر مفسرین، قرآن را به رنگ و بوی علمی که با آن مأنوسند، تفسیر کرده اند؛ فلاسفه، متکلمین، فقها، عرفا، صوفیه، اهل لغت، اهل حدیث و دیگران. تلاشم این است که تفسیر به رأی نکنم و تفسیر قرآن را به قرآن ارائه دهم و با آنچه از ائمه(ع) در تبیین آیات آمده، درآمیزم و آنچه را مورد پذیرش و اتفاق جمیع اهل شریعت است، به آن اضافه نمایم و در نهایت، آنچه را که می توان با قرائن معتبر از آیات استظهار کرد، کنار آن ذکر نمایم.
روش من این بوده که مضمون آیه را بیان کنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آیه را مطرح کنم و در مبحث دلالی، معنای عامی را که آیه با دلالت های ظاهری یا دقائق علمی به آن، اشاره دارد، بیان کرده ام.
متعرض بیان نظم آیات و ارتباط آنها نشدم؛ زیرا معتقدم، جامع قریب آنها هدایت و تکامل انسانی است؛ با این وصف، وجهی برای ذکر نظم آیات نمی بینم. شأن نزول آیات را غالبا ذکر نکردم؛ چون معتقدم، آیات قرآن، کلیاتی است که بر مصادیق خود، در همه زمان ها تطبیق می کند؛ پس وجهی برای تخصیص آن به زمان نزول یا به فرد خاصی، نیست.
wikinoor: مواهب_الرحمن_فی_تفسیر_القرآن
[ویکی شیعه] مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن (ابهام زدایی). تفسیر مواهب الرحمن ممکن است به موارد زیر اشاره داشته باشد:
[ویکی شیعه] مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن (سبزواری). مَواهبُ الرّحمن فی تَفسیر القُرآن کتابی تفسیری و به زبان عربی اثر سید عبدالاعلی سبزواری از عالمان شیعه قرن ۱۴ قمری. این تفسیر هر جند تا پایان قرآن انجام نگرفته اما مفسر از زوایای مختلف به آیات پرداخته است.
سید عبدالاعلی موسوی سبزواری، فقیه و مفسر و قرآن پژوه که بیشتر عمر خویش را در نشر و گسترش معارف اسلام و قرآن مصروف داشت.
روش تفسیر، اجتهادی و جمع میان معقول و منقول است. در ابتدای بحث، پس از ذکر مسائل کلی هر سوره به معنای آیه و بیان مفردات می پردازد و از لغت، صرف، نحو و بلاغت در فهم کلام سود می جوید... و سپس به بحثهای عام و کلی مناسب با پیام آیه می پردازد. این بحث ها عموما شامل مسائل ادبی، فقهی، اعتقادی، اخلاقی، فلسفی و اجتماعی می شود.
سید عبدالاعلی موسوی سبزواری، فقیه و مفسر و قرآن پژوه که بیشتر عمر خویش را در نشر و گسترش معارف اسلام و قرآن مصروف داشت.
روش تفسیر، اجتهادی و جمع میان معقول و منقول است. در ابتدای بحث، پس از ذکر مسائل کلی هر سوره به معنای آیه و بیان مفردات می پردازد و از لغت، صرف، نحو و بلاغت در فهم کلام سود می جوید... و سپس به بحثهای عام و کلی مناسب با پیام آیه می پردازد. این بحث ها عموما شامل مسائل ادبی، فقهی، اعتقادی، اخلاقی، فلسفی و اجتماعی می شود.
wikishia: مواهب_الرحمن_فی_تفسیر_القرآن_(سبزواری)
[ویکی فقه] مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن (کتاب). مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن، تالیف سید عبدالاعلی موسوی سبزواری است. این تفسیر یکی از تفاسیر جامع و متقن شیعه در دوره های اخیر است زیرا از زاویه ای علمی به ابعاد مختلف ادبی، لغوی، بلاغی، فقهی، کلامی، اجتماعی، فلسفی و عرفانی پرداخته و در هر قسمت به تناسب وارد بحث شده است.
روش تفسیر اجتهادی و در عین حال جمع بین معقول و منقول است، شامل همه آیات قرآن می شود و با نثری روان و بدون پیچیدگی و تفنن در عبارات مطالب را ارائه داده است.
انگیزع نگارش
ایشان قبل از ورود به تفسیر در مقدمه ای کوتاه انگیزه و شیوه خود را اینچنین بیان می دارد: «اکثر مفسرین، قرآن را به رنگ و بوی علمی که با آن مانوسند، تفسیر کرده اند، فلاسفه، متکلمین، فقها، عرفا، صوفیه، اهل لغت، اهل حدیث و دیگران. تلاشم این است که تفسیر به رای نکنم، و تفسیر قرآن را به قرآن ارائه دهم، و با آنچه از ائمه علیهم السلام» در تبیین آیات آمده، در آمیزم، و آنچه مورد پذیرش و اتفاق جمیع اهل شریعت است، به آن اضافه نمایم و در نهایت، آنچه را که می توان با قرائن معتبر از آیات استظهار کرد، کنار آن ذکر نمایم. روش من این بوده که مضمون آیه را بیان کنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آیه را مطرح کنم، و در مبحث دلالی، معنای عامی که، آیه با دلالتهای ظاهری یا دقائق علمی به آن، اشاره دارد، را، بیان کرده ام. متعرض بیان نظم آیات و ارتباط آنها نشدم زیرا معتقدم، جامع قریب آنها هدایت و تکامل انسانی است، با این وصف، وجهی برای ذکر نظم آیات نمی بینم. شان نزول آیات را غالبا ذکر نکردم، چون معتقدم، آیات قرآن، کلیاتی است که بر مصادیق خود، در همه زمانها تطبیق می کند، پس وجهی برای تخصیص آن به زمان نزول یا به فرد خاصی، نیست. روایاتی از ائمه «علیهم السلام» نیز که در صدد بیان مصادیق هستند از باب تخصیص معنای آیه به آن مصداق، نخواهد بود، بلکه مصداق تطبیق کلی بر افراد خود می باشد. از عبارتهای مغلق و الفاظ سخت و تفصیل زائد احتراز جستم.»
ساختار مطالب
ایشان ابتدای بحث هر سوره، به ذکر مکی، مدنی، تعداد آیات، و احیانا وجه تسمیه آن می پردازد. پس از آن وارد بحث آیات می شود، ابتدا اشاره ای به مضمون کلی آیات، نموده، سپس به تفسیر فقره به فقره آن می پردازد. بعد از آن به مفردات پرداخته، معانی لغوی، مفاهیم و تفسیر آنها را بیان می کند.
تفسیر موضوعی
...
روش تفسیر اجتهادی و در عین حال جمع بین معقول و منقول است، شامل همه آیات قرآن می شود و با نثری روان و بدون پیچیدگی و تفنن در عبارات مطالب را ارائه داده است.
انگیزع نگارش
ایشان قبل از ورود به تفسیر در مقدمه ای کوتاه انگیزه و شیوه خود را اینچنین بیان می دارد: «اکثر مفسرین، قرآن را به رنگ و بوی علمی که با آن مانوسند، تفسیر کرده اند، فلاسفه، متکلمین، فقها، عرفا، صوفیه، اهل لغت، اهل حدیث و دیگران. تلاشم این است که تفسیر به رای نکنم، و تفسیر قرآن را به قرآن ارائه دهم، و با آنچه از ائمه علیهم السلام» در تبیین آیات آمده، در آمیزم، و آنچه مورد پذیرش و اتفاق جمیع اهل شریعت است، به آن اضافه نمایم و در نهایت، آنچه را که می توان با قرائن معتبر از آیات استظهار کرد، کنار آن ذکر نمایم. روش من این بوده که مضمون آیه را بیان کنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آیه را مطرح کنم، و در مبحث دلالی، معنای عامی که، آیه با دلالتهای ظاهری یا دقائق علمی به آن، اشاره دارد، را، بیان کرده ام. متعرض بیان نظم آیات و ارتباط آنها نشدم زیرا معتقدم، جامع قریب آنها هدایت و تکامل انسانی است، با این وصف، وجهی برای ذکر نظم آیات نمی بینم. شان نزول آیات را غالبا ذکر نکردم، چون معتقدم، آیات قرآن، کلیاتی است که بر مصادیق خود، در همه زمانها تطبیق می کند، پس وجهی برای تخصیص آن به زمان نزول یا به فرد خاصی، نیست. روایاتی از ائمه «علیهم السلام» نیز که در صدد بیان مصادیق هستند از باب تخصیص معنای آیه به آن مصداق، نخواهد بود، بلکه مصداق تطبیق کلی بر افراد خود می باشد. از عبارتهای مغلق و الفاظ سخت و تفصیل زائد احتراز جستم.»
ساختار مطالب
ایشان ابتدای بحث هر سوره، به ذکر مکی، مدنی، تعداد آیات، و احیانا وجه تسمیه آن می پردازد. پس از آن وارد بحث آیات می شود، ابتدا اشاره ای به مضمون کلی آیات، نموده، سپس به تفسیر فقره به فقره آن می پردازد. بعد از آن به مفردات پرداخته، معانی لغوی، مفاهیم و تفسیر آنها را بیان می کند.
تفسیر موضوعی
...
wikifeqh: مواهب_الرحمن_فی_تفسیر_القرآن_(کتاب)