[ویکی فقه] موانع اصلاح (قرآن). در قرآن کریم پیروی از مفسدان و تقلید کورکورانه و عدم وجود ناهیان منکر از موانع اصلاح شمرده شده است.
پیروی از مفسدان از موانع اصلاح گری: «و وعدنا موسی ثلـثین لیلة واتممنـها بعشر فتم میقـت ربه اربعین لیلة وقال موسی لاخیه هـرون اخلفنی فی قومی واصلح ولاتتبع سبیل المفسدین؛ و با موسی سی شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب دیگر تمام کردیم تا آنکه وقت معین پروردگارش در چهل شب به سر آمد و موسی (هنگام رفتن به کوه طور) به برادرش هارون گفت در میان قوم من جانشینم باش و (کار آنان را) اصلاح کن و راه فسادگران را پیروی مکن.»
← تفسیر آیه مذکور
تقلید کورکورانه از نیاکان و گذشتگان، از موانع اصلاح پذیری: «قالوا یـشعیب اصلوتک تامرک ان نترک ما یعبد ءابآؤنآ او ان نفعل فی امولنا ما نشـؤا انک لانت الحلیم الرشید؛ گفتند ای شعیب آیا نماز تو به تو دستور می دهد که آنچه را پدران ما می پرستیده اند رها کنیم یا در اموال خود به میل خود تصرف نکنیم راستی که تو بردبار فرزانه ای.»• «قال... ومآ ارید ان اخالفکم الی مآ انهـیکم عنه ان ارید الا الاصلـح ما استطعت... ؛ گفت ای قوم من بیندیشید اگر از جانب پروردگارم دلیل روشنی داشته باشم و او از سوی خود روزی نیکویی به من داده باشد (آیا باز هم از پرستش او دست بردارم) من نمی خواهم در آنچه شما را از آن باز می دارم با شما مخالفت کنم (و خود مرتکب آن شوم) من قصدی جز اصلاح (جامعه) تا آنجا که بتوانم ندارم و توفیق من جز به (یاری) خدا نیست بر او توکل کرده ام و به سوی او بازمی گردم.»
← بررسی چند نکته تفسیری
فقدان ناهیان از منکر و مصلحان از موانع اصلاح در جامعه : «فلولا کان من القرون من قبلکم اولوا بقیة ینهون عن الفساد فی الارض الا قلیلا ممن انجینا منهم واتبع الذین ظـلموا مآ اترفوافیه وکانوا مجرمین؛ پس چرا از نسل های پیش از شما خردمندانی نبودند که (مردم را) از فساد در زمین باز دارند جز اندکی از کسانی که از میان آنان نجات شان دادیم و کسانی که ستم کردند به دنبال ناز و نعمتی که در آن بودند رفتند و آنان بزهکار بودند.»• «وما کان ربک لیهلک القری بظلم واهلها مصلحون؛ و پروردگار تو (هرگز) بر آن نبوده است که شهرهایی را که مردمش اصلاح گرند به ستم هلاک کند.»
← تفسیر آیات مذکور
...
پیروی از مفسدان از موانع اصلاح گری: «و وعدنا موسی ثلـثین لیلة واتممنـها بعشر فتم میقـت ربه اربعین لیلة وقال موسی لاخیه هـرون اخلفنی فی قومی واصلح ولاتتبع سبیل المفسدین؛ و با موسی سی شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب دیگر تمام کردیم تا آنکه وقت معین پروردگارش در چهل شب به سر آمد و موسی (هنگام رفتن به کوه طور) به برادرش هارون گفت در میان قوم من جانشینم باش و (کار آنان را) اصلاح کن و راه فسادگران را پیروی مکن.»
← تفسیر آیه مذکور
تقلید کورکورانه از نیاکان و گذشتگان، از موانع اصلاح پذیری: «قالوا یـشعیب اصلوتک تامرک ان نترک ما یعبد ءابآؤنآ او ان نفعل فی امولنا ما نشـؤا انک لانت الحلیم الرشید؛ گفتند ای شعیب آیا نماز تو به تو دستور می دهد که آنچه را پدران ما می پرستیده اند رها کنیم یا در اموال خود به میل خود تصرف نکنیم راستی که تو بردبار فرزانه ای.»• «قال... ومآ ارید ان اخالفکم الی مآ انهـیکم عنه ان ارید الا الاصلـح ما استطعت... ؛ گفت ای قوم من بیندیشید اگر از جانب پروردگارم دلیل روشنی داشته باشم و او از سوی خود روزی نیکویی به من داده باشد (آیا باز هم از پرستش او دست بردارم) من نمی خواهم در آنچه شما را از آن باز می دارم با شما مخالفت کنم (و خود مرتکب آن شوم) من قصدی جز اصلاح (جامعه) تا آنجا که بتوانم ندارم و توفیق من جز به (یاری) خدا نیست بر او توکل کرده ام و به سوی او بازمی گردم.»
← بررسی چند نکته تفسیری
فقدان ناهیان از منکر و مصلحان از موانع اصلاح در جامعه : «فلولا کان من القرون من قبلکم اولوا بقیة ینهون عن الفساد فی الارض الا قلیلا ممن انجینا منهم واتبع الذین ظـلموا مآ اترفوافیه وکانوا مجرمین؛ پس چرا از نسل های پیش از شما خردمندانی نبودند که (مردم را) از فساد در زمین باز دارند جز اندکی از کسانی که از میان آنان نجات شان دادیم و کسانی که ستم کردند به دنبال ناز و نعمتی که در آن بودند رفتند و آنان بزهکار بودند.»• «وما کان ربک لیهلک القری بظلم واهلها مصلحون؛ و پروردگار تو (هرگز) بر آن نبوده است که شهرهایی را که مردمش اصلاح گرند به ستم هلاک کند.»
← تفسیر آیات مذکور
...
wikifeqh: موانع_اصلاح_(قرآن)