موالیا. [ م َ ] ( ع اِ ) قسمی شعر. کاری. کان و کان. ملعبه. عروض البلد. حراره. تصنیف. قول. شرقی. موشح. موشحه. زجل. ( یادداشت مؤلف ): و دیوانه [ دیوان عیسی بن سنجر ] مشتمل علی الشعرو الدوبیت و الموالیا. ( ابن خلکان ). دکتر رضا قریشی در کتاب خود ( الکان و کان و القوما ) پس از نقل این گفته ابن خلدون که «عامه بغداد را شعری است که آن راموالیا نامند و قوما و کان و کان از فنون این نوع شعر است » چنین نویسد: ابن خلدون در این اظهار نظر بغایت از حقیقت دور افتاده است چه موالیا برزخی بین فنون شعری معرب و غیرمعرب است. چنانکه می توان به لغت فصیح و عامیانه هر دو موالیا سرود، در حالتی که ( کان و کان ) از فنون شعری غیرمعرب است و حتماً باید آن را بدون اعراب خواند. ( الکان و کان و القوما. ص 13. بغدادسلسله فولکلولوری 1977 ). نیز گوید موالیا از مخترعات نبطیانی است که در واسط ساکن بودند. و اختراع این نوع بیت مقدم بر فن زجل و موشح است. ( کتاب فوق ص 18 ). و هم او نویسد: این شعر از ابن نقطه در موالیاست : قد خاب من شبه الجزعه الی دره وقاس قحبه الی مستحضه حره انا مغنی و اخی زاهد فرر مره بیرین فی الدار ذی حلوه و ذی مرة.
( همان کتاب ص 11 ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) نوعی شعر و ترانه عربی که موالی ( بندگان ) برای خداوندان خود میخوانده و در ترجیع آن کلمه [ یا موالیا] را تکرار میکرده اند .