مواقعه
مترادف مواقعه: پیکار، جنگ، حرب، ستیز، غزوه، کارزار، جنگ کردن، پیکار کردن، آمیزش، جماع، جماع کردن، مخالطت کردن، آمیزش کردن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- مواقعه کردن ؛ جنگ کردن. جنگیدن. به حرب پرداختن. نبرد کردن. رزمیدن. ( از یادداشت مؤلف ).
|| آرمیدن با زن. آمیزش. مقاربت. مجامعت. مواقعت. مباضعت. مباشرت. مضاجعت. جماع. وقاع. مباضعه. بضاع. نزدیکی. آرامش. آرامش با... صحبت. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به مواقعة و مجامعت شود.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) جنگ کردن با کسی ۲ - جماع کردن . ۳ - ( اسم ) حرب ستیزه . ۴ - جماع آمیزش .
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
مواقعه از لحاظ حقوقی یعنی همبستر شدن، آمیزش جنسی
هم خوابگی، آمیزش کردن، جنگ و پیکار