موافقه
لغت نامه دهخدا
- مال موافقه ؛ مال مورد موافقت. مالی که در پرداخت آن دو طرف موافقت کرده باشند به منظور سازش. مال مصالحه : میان سلطان و شمس المعالی به وساطت جمعی اکابر مال موافقه معین شد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 259 ).
- || امر مورد موافقت. موافقتنامه. پیمان نامه. قراردادنامه. قرارداد. پیمان.
- موافقه بستن ؛ قرارداد بستن. موافقت کردن بر سر موضوع و امری. موافقتنامه نوشتن در مورد مسأله ای. پیمان بستن : با او موافقه بست و پنجاه سر از خیار فیلان او بستد. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید