نبینی خوب را زشتی مقابل
نبینی عز را خواری موازی.
ناصرخسرو.
|| ( اصطلاح هندسی ) در اصطلاح هندسه دو خط یا دوسطح را گویند که به فاصله برابر در کنار هم قرار گیرند به طوری که هرقدر آنها را از دو سوامتداد دهیم نه به همدیگر برسند و نه از همدیگر دورشوند. متوازی : تا در عمل هندسه نگردد
خطی که بود منحنی موازی.
مسعودسعد.
موازی. [ م ُ ] ( اِخ ) ناحیه ای است در سرزمین گیلان که شهر رشت در آن واقع شده. حد شمالی آن دریای خزر و مرداب و حد غربی فومن و جنوبی شفت و سنگر و شرقی سفیدرود و لشت نشا. عرض آن از مشرق به مغرب 38 هزار گز و طول آن از شمال به جنوب 50 هزار گز است. نواحی آن در شمال خمام و خشکه بیجار و در جنوب کوچصفهان و رشت است. ( از جغرافیای سیاسی ایران تألیف کیهان ص 265 و 270 و 273 و 275 ).