مهیم

لغت نامه دهخدا

مهیم. [ م َهَْ ی َ ] ( ع ادات استفهام ) کلمه استفهام است یعنی چیست حال تو. ( منتهی الارب ، ماده م هَ م ). || چون است کار تو. || چه چیزحادث شد ترا. ( منتهی الارب ). || چه خبر.

فرهنگ فارسی

کلمه استفهام است یعنی چیست حال تو . یا چون است کار تو .

پیشنهاد کاربران

سلام و درود ، بنده حقییر محققر ، سالیانی حوزه درس مدیریت صنایع خواندمی ، و سالیانی زبانشناسی و ادبیات و مصحف شریفه ر بسیار تاملی خواندم و یک الفبای جدید هم طراحی بنمودم که بسیار مورد استفاده و منافع تواند داشتی ، سوابق مطبوعاتی و غیر ه هم داشتی که در گوگل قابل دیدن است ، آماده همکاری پروژه ای یا دایم با حوایز فرهنگی هستم ، نمره همراه: ۰۹۱۹۷۱۱۰۴۹۰ مهندس مهرداد جاور
...
[مشاهده متن کامل]

ماهدشت کرج ، البرز ، روبروی قصر علی ساکن فی الحال مکاتبات به این نشانی داشتی. . برقرار اولاسیز . .

مهیم
در باب لغت و کلآم ؛
عزیزان ، لغت " مهییم " mohyy'em با صوت تشدید مشدد روی واج /y/ ، از ریشه همم عربی/ h m m/ از همم و غمم و اندیشمند بودن و نگران و مواظبه بودن باشد بر وزن بابی مفععل ، mofaael ، یعنی نگران و مراقب و تقدیبا هم ردیف محففی mohaffii ، از ریشه ح ف ی ، یعنی بسیار حال پرسنده و احوال جو ی بود و باشد بخواست حق حقیق که یوم الالست گفتن و نبشتن بیاد ما ابولبشر بداد ، یا حق و یا وههاب
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس