مهود

لغت نامه دهخدا

مهود. [ م ُ ] ( ع اِ ) ج ِ مهد. ( دستورالاخوان ) ( منتهی الارب ). رجوع به مهد شود.

مهود. [ م ُ هََوْ وَ ] ( ع ص ) غناء مهود؛ غناء نرم و آهسته. ( منتهی الارب ، ماده هَ و د ). آواز و تغنی ملایم و نرم. ( ناظم الاطباء ). || یهودی شده. رجوع به تهوید شود.

فرهنگ فارسی

غنائ مهود غنائ نرم و آهسته یا یهودی شده .

پیشنهاد کاربران

مهود از ماهوت امده که پارچه ای پشمی است که از هند وارد ایران شد
مهود عبارتی قدیمی و مشتق شده از ماهوت است که به معنی پارچه پشمی براق است. که در شاهسون بافت میشد

بپرس