مهمانی دادن


معنی انگلیسی:
party, throw

فرهنگ فارسی

( مصدر ) مهمانی کردن ضیافت دادن .

پیشنهاد کاربران

مجلس ساختن. [ م َ ل ِ ت َ ] ( مص مرکب ) مجلس ترتیب دادن. تشکیل دادن ضیافت و میهمانی : و مجلسی ساخته بودند که کس مانند آن یاد نداشت. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 276 ) .
ز لطف طبع جز آوازه را طلب نکنی
به وقت ساختن مجلس و نهادن خوان.
...
[مشاهده متن کامل]

امیرمعزی ( از آنندراج ) .
نسازم مجلسی کز سایه خویش
همانا مجلس آشویی ندارم.
خاقانی.
و رجوع به مجلس شود.

throw/give a party
سور دادن ، ضیافت کردن

بپرس