گر نظر از راه عنایت کنی
جمله مهمات کفایت کنی.
نظامی.
بتی چون برآرد مهمات کس که نتواند از خویش راندن مگس.
سعدی ( بوستان ).
نبردند پیشش مهمات کس که مقصود حاصل نشد در نفس.
سعدی ( بوستان ).
|| چیزهای واجب و ضروری. مهمات سفر. لوازم سفر. || در اصطلاح نظامی ، آلات و ادوات جنگ . آنچه از اسلحه و لوازم نظامی که در جنگ به کار است. انواع ابزار جنگ و تجهیزات و تدارکات نظامی که درجنگ به کار رود چون توپ و تفنگ و نارنجک و خمپاره وباروت و وسائل حمل آنها. قورخانه. ساز و برگ جنگی. عُدَّت و آلات جنگ و تجهیزات نظامی.