مهلبی

لغت نامه دهخدا

مهلبی. [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] ( ص نسبی ) نسبت است به مهلب ، ابوسعید. ( از الانساب سمعانی ). || قسمی از تراش و اندام قلم. ( از نوروزنامه ).

مهلبی. [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] ( اِخ ) لقب حسن بن احمد. رجوع به حسن مهلبی در ردیف خود شود.

مهلبی. [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] ( اِخ ) لقب حسن بن محمدبن علی حلبی. رجوع به حسن مهلبی در ردیف خود شود.

مهلبی. [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] ( اِخ ) لقب حسن بن محمدبن هارون ، وزیر معزالدوله. رجوع به حسن مهلبی شود.

مهلبی. [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] ( اِخ ) لقب داودبن یزیدبن حاتم. رجوع به داود در ردیف خود شود.

مهلبی. [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] ( اِخ ) لقب عبداﷲبن یزیدبن حاتم. رجوع به عبداﷲ در ردیف خود شود.

مهلبی. [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] ( اِخ ) لقب علی بن ابان و علی بن احمد و علی بن معاویه. رجوع به علی مهلبی در ردیف خود شود.

مهلبی. [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] ( اِخ ) لقب فضل بن روح ، عامل هارون الرشید. رجوع به فضل در ردیف خود شود.

مهلبی. [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] ( اِخ ) لقب محمدبن یزیدبن حاتم ، امیر اهواز از جانب امین عباسی. وی در مقابل طاهربن حسین مقاومت کرد و با او جنگید و سرانجام به سال 196 هَ. ق. به قتل رسید. ( از الاعلام زرکلی ج 8 ص 15 از تاریخ طبری ).

مهلبی. [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] ( اِخ ) لقب مروان بن سعیدبن عباد شاعر. رجوع به مروان در ردیف خود شود.

مهلبی. [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] ( اِخ ) لقب نصربن حبیب. رجوع به نصر در ردیف خود شود.

مهلبی. [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] ( اِخ ) لقب یزیدبن محمدبن مهلب بن مغیرة. رجوع به یزید در ردیف خود شود.

فرهنگ فارسی

ابو محمد حسن ابن محمد از دانشمندان و شاعران قرن چهارم هجری بود . مدتی وزارت معزالدوله دیلمی را داشت و در همان ضمن وزیر خلیفه عباسی نیز بود . وی مردی سخی و دوستدار علم و ادب بود و محضر وی مرجع ارباب علم و ادب بود . از آثار او دیوان رسائل اوست . وفات او در ۳۵۲ هجری قمری اتفاق افتاد .
( صفت ) ۱ - منسوب به مهلب ( مطلقا ) . ۲ - منسوب به مهلب بن ابی صفره . ۳ - نوعی قلم که شاید منسوب به ابو محمد حسن بن محمد مهلبی ( از خاندان مهلب ابن ابی صفره ) باشد :[ بزمین عراق دو انزده قلم است هریکی را قد و اندام و تراشی دیگر و هر یکی راببزرگی ازخطاطان باز خوانند یکی مقلی بابن مقله بازخوانند...ودیگرمهلبی ...] ۴ - نوعی پارچه [ مندیل مهلبی . ]
لقب یزید ابن محمد بن مهلب بن مغیره

پیشنهاد کاربران

محلبی واژه ای عربی است که از �حلب� به معنای شیر ساخته شده و به شیرینی هایی که در آنها شیر مصرف شود محلبی گویند و ارتباطی به یونان ندارد .
مهلبی ( یونانی: Μαχαλλεπί ( Mahallepi ) ، به کردی: محه له بی ) به نوعی کاستارد گفته می شود. یک نوع دسر است که ماده اصلی آن را شیر تشکیل می دهد. شیر با اضافه کردن پودر برنج یا پودر ذرت غلیظ شده و سپس روی آن با یک شیره شیرین پوشانده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

این دسر از نظر ترکیبات به فرنی شباهت دارد که یک نوع خوراکی با خاستگاه شبه قارهٔ هند است.

مهلبی
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/مهلبی

بپرس