مهرساز

/mehrsAz/

مترادف مهرساز: خاتم ساز، کلیشه ساز، گراورساز

معنی انگلیسی:
engraver of seals, seal-maker, forger, counterfeiter

لغت نامه دهخدا

مهرساز. [ م ِ ] ( نف مرکب ) مهرانگیز. مهرورز. برانگیزنده محبت و مهر :
هم از بهر مهراب و سیندخت باز
هم از بهر رودابه مهرساز.
فردوسی.
هریک از چهره عالم افروزی
مهرسازی ومهربان سوزی.
نظامی.

مهرساز. [ م ُ ] ( نف مرکب ) مهرسازنده. آنکه دستینه سازد. سازنده مهر. حکاک. مهرکن. که مهر می سازد. که شغل وی مهر ساختن باشد. || جاعل مهر. که به دغا و فریب مهر کسی را جعل کند.

فرهنگ فارسی

مهر سازنده آنکه دستینه سازد یا جاعل مهر که به دغا و فریب مهر کسی را جعل کند .

پیشنهاد کاربران

بپرس