مهدی قمی. [ م َ ی ِ ق ُ ] ( اِخ ) فرزند حیدرخان شاعر بودو در اصفهان تجارت می کرد ( قرن دوازدهم ). از اوست :آسوده نیست هیچ دل از خشم و جنگ تویک شیشه بی شکست نباشد ز سنگ توآیینه دار عشق بود حسن بی مثال پیداست دل شکستگی ما ز رنگ تو.( از تذکره نصرآبادی ص 119 ).ورجوع به فرهنگ سخنوران شود.