لغت نامه دهخدا
مهتوک. [ م َ ] ( ع ص ) رسوا. ( از اقرب الموارد ). پرده دریده .
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - پرده دریده. ۲ - مرده فوت شده در گذشته : [ بنگر که در این قطعه چه سحر همی راند مهتوک مسبح دل دیوانه عاقل جان . ] ( خاقانی .سج.۱٠۴۲ - ۳۶٠ )
فرهنگ معین
(مَ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - پرده دریده . ۲ - مرده ، فوت شده ، درگذشته .
فرهنگ عمید
۱. دریده، پاره شده.
۲. فوت شده، مرده.
۳. مورد هتک حرمت قرار گرفته.