مهاه

لغت نامه دهخدا

مهاه. [ م َ ] ( ع اِمص ) تری و تازگی و طراوت و خوبی. ( ناظم الاطباء ). تری و تازگی و خوبی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). طراوت و حسن. ( از اقرب الموارد ). || ( ص ) سیر و گردش نرم. ( ناظم الاطباء ). سیر نرم. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

تری و تازگی و طراوت و خوبی ٠ تری و تازگی و خوبی ٠ یا سیر و گردش نرم

پیشنهاد کاربران

بپرس