مهامز

لغت نامه دهخدا

مهامز. [ م َ م ِ ] ( ع اِ ) ج ِ مهمز. ( منتهی الارب )( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). رجوع به مهمز شود.

فرهنگ فارسی

جمع مهمز ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس