[ویکی فقه] مهارت در ترجمه قرآن. هنر واژه گزینی یا معادل یابی، آن است که مترجم، موقعیت عبارت متن اصلی را با موقعیتی مشابه در زبان مقصد مقایسه کند و مضمون آن عبارت را بالقسط، اصطلاح یا تمثیلی متفاوت بازگوید، به طوری که حاصل، همان تأثیری را در خواننده ترجمه ایجاد کند که عبارت متن اصلی در خواننده متن اصلی ایجاد کرده است.
هیچ واژه ای در هیچ زبانی معادل همانندی در زبان دیگر ندارد. به عبارت دیگر واژه ها همانند دسته کلیدی هستند که برخی از آن ها به هیچ وجه در قفل نمی روند، پاره ای از آن ها وارد قفل می شوند اما کاری از آن ها ساخته نیست، اندکی از آن ها هم را غالباً بیش از یک کلید نمی توانند باشند به راحتی درون قفل می لغزند و آن را می گشایند. مترجم متبحر باید واژه های دسته سوم را از میان هزاران واژه زبان مقصد برگزیند، و آن ها را در برابر واژه زبان مبدأ قرار دهد. واژه گزینی اصول متعددی دارد که به اختصار پاره ای از آن ها را بیان می کنیم.
تکیه نکردن بر پیشینه های ذهنی
مترجم قرآن در آن جا که به معنای واژه ای علم اجمالی دارد، نباید به ذهنیات خود تکیه ورزد. واژه های زبان مبدأ طبعشان چنان است که همیشه به یک معنی نیستند. هر زبان آموزی در نخستین برخورد با واژه های زبان دوم، معنای اولیه و فراگیر واژه را فرا می گیرد، لذا طبیعی است که بعد از آن هرگاه با آن واژه مواجه شد ـ در هر مقامی و زمانی که باشد ـ سعی می کند معنای متداعی را به زور در گلوی واژه مبدأ بریزد. نتیجه این کار، ارائه ترجمه ای نارسا، پرغلط و نامفهوم می شود. بنابراین مترجم به علم اجمالی خود نباید بسنده کند، بلکه پیوسته منابع و مآخذ لغوی، تفسیری و... را باید در پیش رو داشته باشد، تا هرجا احساس کرد معنایی سر از فرمان بازمی گیرد و در جای خود نمی نشیند، همت ورزد و معنایی برازنده از معانی گونه گون آن بیابد.
انتخاب برترین معادل
واژه ای که لشکری از معنی تحت فرمان اوست را، اول باید نیک ورانداز و سبک و سنگین کرد اگر تمامی معانی در جایگاه ما به کار می آمد، از میان آن ها باید برترینشان را برگزید.اما اگر به کار نمی آمد، و همه معانی در جایگاه مورد نظر درست نمی نمود، در این حال باید به چند نکته توجه داشت:الف. گاه این معانی متعدد، ضمنی است؛ طوری که لباس زبان مقصد بر اندام واژه کوتاه می آید ـ مگر معانی آن همه با هم آورده شوند. در این صورت باید تمام معنی را برگرداند مثلاً واژه «کفُور» متضمن دو معنای ناسپاسی و انکار در کنار هم است. لذا اگر آن را به یکی از آن ها ترجمه کنند نارسا خواهد شد.ب. در بیش تر موارد هم معانی متعدد واژه، مشترک لفظی است، به نحوی که هر یک از آن معانی به تنهایی می توانند ارائه شوند. در این مواضع باید برای ترجمه تمام احتمالات را بررسی کنیم و آن گاه به تناسب مقام و سیاق بهترین را برگزینیم. حال این بهترین نیز گاه می تواند خود مشترک لفظی باشد مانند: ترجمه «انفسنا و انفسکم» به «خویشانمان و خویشانتان» که واژه «خویش» مانند «نفس» متضمن هر دو معنای «خود» و «خویشاوند» است.گاهی هم میان دو معنی در زبان مقصد فرسنگ ها فاصله وجود دارد با کنکاش این واژه ها نخست باید معانی گونه گون آن ها را لحاظ کرد و آن گاه معنی صحیح را جا نشانید. البته باید توجه داشت که لفظی که دارای معانی متعددی است، اگر در یک آیه در معنایی خاص به کار رفت، لزوماً در موارد دیگر هم به همان معنی نمی تواند باشد مانند واژه « یقین » که گاه به معنای «قطع و اطمینان » است و گاه به معنای « مرگ ».
ریشه یابی صحیح
...
هیچ واژه ای در هیچ زبانی معادل همانندی در زبان دیگر ندارد. به عبارت دیگر واژه ها همانند دسته کلیدی هستند که برخی از آن ها به هیچ وجه در قفل نمی روند، پاره ای از آن ها وارد قفل می شوند اما کاری از آن ها ساخته نیست، اندکی از آن ها هم را غالباً بیش از یک کلید نمی توانند باشند به راحتی درون قفل می لغزند و آن را می گشایند. مترجم متبحر باید واژه های دسته سوم را از میان هزاران واژه زبان مقصد برگزیند، و آن ها را در برابر واژه زبان مبدأ قرار دهد. واژه گزینی اصول متعددی دارد که به اختصار پاره ای از آن ها را بیان می کنیم.
تکیه نکردن بر پیشینه های ذهنی
مترجم قرآن در آن جا که به معنای واژه ای علم اجمالی دارد، نباید به ذهنیات خود تکیه ورزد. واژه های زبان مبدأ طبعشان چنان است که همیشه به یک معنی نیستند. هر زبان آموزی در نخستین برخورد با واژه های زبان دوم، معنای اولیه و فراگیر واژه را فرا می گیرد، لذا طبیعی است که بعد از آن هرگاه با آن واژه مواجه شد ـ در هر مقامی و زمانی که باشد ـ سعی می کند معنای متداعی را به زور در گلوی واژه مبدأ بریزد. نتیجه این کار، ارائه ترجمه ای نارسا، پرغلط و نامفهوم می شود. بنابراین مترجم به علم اجمالی خود نباید بسنده کند، بلکه پیوسته منابع و مآخذ لغوی، تفسیری و... را باید در پیش رو داشته باشد، تا هرجا احساس کرد معنایی سر از فرمان بازمی گیرد و در جای خود نمی نشیند، همت ورزد و معنایی برازنده از معانی گونه گون آن بیابد.
انتخاب برترین معادل
واژه ای که لشکری از معنی تحت فرمان اوست را، اول باید نیک ورانداز و سبک و سنگین کرد اگر تمامی معانی در جایگاه ما به کار می آمد، از میان آن ها باید برترینشان را برگزید.اما اگر به کار نمی آمد، و همه معانی در جایگاه مورد نظر درست نمی نمود، در این حال باید به چند نکته توجه داشت:الف. گاه این معانی متعدد، ضمنی است؛ طوری که لباس زبان مقصد بر اندام واژه کوتاه می آید ـ مگر معانی آن همه با هم آورده شوند. در این صورت باید تمام معنی را برگرداند مثلاً واژه «کفُور» متضمن دو معنای ناسپاسی و انکار در کنار هم است. لذا اگر آن را به یکی از آن ها ترجمه کنند نارسا خواهد شد.ب. در بیش تر موارد هم معانی متعدد واژه، مشترک لفظی است، به نحوی که هر یک از آن معانی به تنهایی می توانند ارائه شوند. در این مواضع باید برای ترجمه تمام احتمالات را بررسی کنیم و آن گاه به تناسب مقام و سیاق بهترین را برگزینیم. حال این بهترین نیز گاه می تواند خود مشترک لفظی باشد مانند: ترجمه «انفسنا و انفسکم» به «خویشانمان و خویشانتان» که واژه «خویش» مانند «نفس» متضمن هر دو معنای «خود» و «خویشاوند» است.گاهی هم میان دو معنی در زبان مقصد فرسنگ ها فاصله وجود دارد با کنکاش این واژه ها نخست باید معانی گونه گون آن ها را لحاظ کرد و آن گاه معنی صحیح را جا نشانید. البته باید توجه داشت که لفظی که دارای معانی متعددی است، اگر در یک آیه در معنایی خاص به کار رفت، لزوماً در موارد دیگر هم به همان معنی نمی تواند باشد مانند واژه « یقین » که گاه به معنای «قطع و اطمینان » است و گاه به معنای « مرگ ».
ریشه یابی صحیح
...
wikifeqh: مهارت_در_ترجمه_قرآن