مهاجین

لغت نامه دهخدا

مهاجین. [ م َ ]( ع ص ، اِ ) ج ِ هجین. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغة ). و رجوع به هجین شود.

مهاجین. [ م َ ] ( اِخ ) الصین. چین.( از ماللهند ص 101 سطر 16 ). و رجوع به مهاچین شود.

فرهنگ فارسی

جمع هجین

پیشنهاد کاربران

بپرس