مه گرفته

/mehgerefte/

لغت نامه دهخدا

مه گرفته. [ م َه ْ گ ِ رِ ت َ /ت ِ ] ( ن مف مرکب ) ماه گرفته. رجوع به ماه گرفته شود.

فرهنگ فارسی

ماه گرفته

مترادف ها

brumous (صفت)
زمستانی، مه الود، مه گرفته، مه دار

fogbound (صفت)
مه الود، مه گرفته، گرفتار مه

پیشنهاد کاربران

بپرس