دیکشنری
مترجم
بپرس
منگوله دار کردن
دنبال کنید
مترادف ها
knot
(فعل)
بهم پیوستن، گره زدن، گیر انداختن، گره خوردن، منگوله دار کردن
فارسی به عربی
عقدة
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها