منکر شدن


مترادف منکر شدن: انکار کردن، رد کردن، تکذیب کردن

متضاد منکر شدن: اقرار کردن، اعتراف کردن

برابر پارسی: زیر زدن

معنی انگلیسی:
abjure, backtrack, deny, gainsay, negate, repudiate, contest, controvert, to deny, to repudiate

فرهنگ فارسی

( مصدر ) انکار کردن [ ایشان منکر شدند و بر کفر خویش اصرار نمودند . ] ( کشف الاسرار ۵۲۵:۲ )

جدول کلمات

انکار

مترادف ها

abnegate (فعل)
انکار کردن، ترک کردن، برخود حرام کردن، کف نفس کردن، منکر شدن

deny (فعل)
انکار کردن، منکر شدن، رد کردن، حاشا کردن، تکذیب کردن

repudiate (فعل)
انکار کردن، منکر شدن، رد کردن

disown (فعل)
منکر شدن، رد کردن، نشناختن، از خود ندانستن، مالکیت چیزی را انکارکردن

پیشنهاد کاربران

زیر چیزی زدن
خود را به کوچه ٔ علی چپ زدن ؛ در تداول عامه برای جلب نفعی یا احتراز از زیانی تجاهل کردن. نمودن که از موضوع بکلی بی خبر است.
زیردرروی ، حاشا کردن ، انکار کردن
انکار
منکر یعنی به زبان اقرار کردن یا خیر اګر توضىح دهىد

بپرس