منى

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَّنِیٍّ: منی
معنی مِنِّی: از من
معنی عَلَقٍ: خون بسته شده ( اولین حالتی که منی در رحم به خود میگیرد )
معنی یُمْنَیٰ: در رحم ریخته می شود (امناء منی به معنای ریختن آن در رحم است)
معنی یُظَاهِرُونَ: ظِهار می کنند - به زنانشان می گویند تو مثل مادرم برمن حرام هستی (ظهار در عرب جاهلیت یکی از اقسام طلاق بوده ، به این صورت که وقتی میخواسته زنش را بر خود حرام کند میگفته : انت منی کظهر امی - تو نسبت به من مانند پشت مادرم هستی . با گفتن این کلام زنش از ...
معنی مَشْعَرِ: مشعرالحرام یا مزدلفه نام محلی است میان عرفات و منا که پس از وادی یا دره ی مأذمین قرار دارد و حجاج باید بعد از غروب شرعی روز عرفه یعنی پس از پایان وقوف در عرفات در روز نهم ذی حجه به این سمت حرکت کنند تا در مشعر برای مدتی هرچند کوتاه به عنوان یکی از وا...
تکرار در قرآن: ۲۱(بار)
(بر وزن فلس) به معنی تقدیر و اندازه‏گیری است «مَنی لَکَ الْمانِیُ» یعنی اندازه‏گیر برای تو اندازه‏گیری کرد. نطفه را از آن منی گویند که با قدرت خداوندی اندازه‏گیری شده است. (راغب) . آیا آب کمی نبود از اندازه گرفته شده‏ای که اندازه گرفته می‏شود؟ . و او آفرید دو جفت نر و ماده را از آب اندکی آنگاه که تقدیر و اندازه‏گیری می‏شود. به نظر می‏آید: «یُمْنی و تُمْنی» د ر دو آیه فوق اشاره به آن است که دست تقدیر پیوسته نطفه را در هر مرحله اندازه‏گیری می‏کند زیرا فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد. طبرسی در ذیل آیه دوم فرموده: منی به معنی تقدیر است شاعر گوید:«حَتَّی تَبَیَّن‏ مایُمْنی لَکَ الْمانی» تا بدانی اندازه‏گیر چه چیز برای تو اندازه می‏گیرد. مرگ را از آن منیّه گویند که مقدّر و اندازه‏گیری شده است. بعضی آن را ریخته شدن گفته‏اند از «اَمْنَی الدِّماءَ: اَراقَها» یعنی خونها را ریخت آن وقت معنی چنین می‏شود: از منی‏ای که در رحم ریخته می‏شود، بنظر نگارنده معنی اوّل بهتر است ولی در . به معنی ریختن است یعنی: خبر دهید از نطفه‏ایکه در رحم می‏ریزید. *** تمنیّ: آرزو کردن. زیرا که آرزو شده در ذهن انسان اندازه‏گیری و مصوّر می‏شود. . پیش از ملاقات مرگ، مرگ را آرزو می‏کردید. . ظاهراً مراد فرقهایی است که در خلقت میان زنان و مردان وجود دارد و یا راجع به پیشرفت در مال و اختلاف تقسیم ارث است رجوع شود به تفاسیر. *** أُمنیّة: آرزو. راغب گوید: آن صورت حاصله در ذهن از تمنی شی‏ء است. أمنیّة به معنی دروغ نیز آمده است چنانکه در قاموس و اقرب تصریح شده، و در صحاح گوید: آن در اینصورت مقلوب است از «مین» به معنی کذب. راغب در علت آن گفته: چون دروغ در اغلب تصوّر چیز بی‏حقیقت و گفتن آن با زبان است و صحیح است که از کذب با تمنّی تعبیر آورده شود. و از بعضی نقل کرده:«ما تَغَنَیّْتُ وَ لا تَمَنَّیْتُ مُنْدُ أَسْلَمْتُ» از آنوقت که اسلام آوردم نه آواز خوانده‏ام و نه دروغ گفته‏ام. * . مراد از ظاهر آیات با ذهن خالی و غیرمشوب آن است که هر نبی و رسول که می‏خواهد برنامه خداپرستی و حکومت عدل پیاده کند شیطان با اغواء گمراهان، جنگی و آشوبی و اختلافی در مقابل نقشه‏های او القاء و برپا می‏کند (و در نتیجه تزلزلی در عملی شدن نقش پیغمبر پدید می‏شود) آنگاه خدا با امداد پیامبرش آن آشفتگی را از بین می‏برد و هدف پیغمبر را بر کرسی می‏نشاند. نتیجه این امر دو چیز است یکی اینکه مریض‏القلب‏ها امتحان می‏شوند و با برپا شدن آشوب به این در و آن در می‏زنند، دیگری اینکه چون فتنه فرو نشست دانایان می‏دانند که دین پیغمبر حق و خدا پشتیبان او است. علی هذا مراد از «أُمِنیَّةُ» در آیه آرزوی خارجی پیغمبر است که همان عملی کردن نقشه‏های توحید باشد، این مطلب از مطالعه حالات حضرت رسول و موسی و غیرهم علیهم السلام روشن و هویدا است. *** روایت شده که رسول خدا «صلی الله علیه وآله» در مجمع قریش سوره والنجم را می‏خواند چون به آیه «وَمَناةَ الثَّالِثَةَ الْاُخری» رسید شیطان به زبانش این دو جمله را انداخت: «تِلْکَ الْغَرانیقُ الْعُلی وَ اِنَّ شَفاعَتَهُْنَّ لَتُرْتَجی» یعنی: اینها اصنام والامقام هستند و شفاعتشان پیش خدا مورد امید است، مشرکان از این سخن شاد شدند و دیدند که آن حضرت معبودشان را به نیکی یاد کرد. جبرئیل در تسلّی آن حضرت آیه مانحن فیه را آورد که ناراحت مباش این کلمات را شیطان بدهان انداخت و هر پیغمبری چنین باشد ولی خدا با فرستادن آیات دیگر دروغ بودن آن را روشن می‏کند. بنابراین مراد از «اُمْنیّه» تلاوت است «أَلقَی الشَّیطانُ فی اُمِنیَّتهِ» یعنی شیطان به تلاوت و قرائت او چیزهایی می‏افکند و او آنها را می‏خواند امّا خدا سپس متوجّه‏اش می‏کند. نگارنده گوید: این همان افسانه غرانیق است که به واسطه حدیث‏سازان به کتب تفسیر و تاریخ راه یافته خوشبختانه علمای محقّق ما بجعل آن پی برده و مجعول بودنش را آفتابی کرده‏اند. در جلد سوّم جنایات تاریخ تحت عنوان «افسانه غرانیق» تحقیق رشیقی درباره مجعولیّت آن شده که در خور تحسین است. عجب است که از دّر منثور نقل شده: آن حضرت متوجّه این کلمات کفرآمیز نبود تا آنکه جبرئیل آمد و گفت: آنچه از قران آوردم برای من بخوان حضرت خواند و چون به «تِلْکَ الْغَرانیقُ الْعُلی... »رسید جبرئیل گفت: من اینها را نیاورده‏ام اینها از شیطان است. در جنایات تاریخ احتمال داده که این افسانه ساخته کشیشان نصاری یا از طرف یهود باشد. ناگفته نماند: اگر مراد از «أُمِنْیِّة» تلاوت باشد ظاهراً منظور آن است که چون پیامبر بخواهد نقشه خدا را پیاده کند شیطان درباره سخنان او شبهاتی به ذهن منکران القا می‏کند که با او مقابله کنند و به او نسبت دروغ و افترا بدهند ولی خدا آن شبهات را از بین می‏برد. *** * . اَمانّی جمع أمنیّه و ظاهراً مراد از آن اکاذیب است یعنی: گروهی از یهود درس نخوانده‏هااند (که قدرت خواندن و تحقیق ندارند) و تورات را فقط دروغهایی می‏دانند که علماءشان می‏گویند. * . کار با آرزوهای شما و اهل کتاب درست شدنی نیست، حکم خدا بطور کلّی این است که: هر که کار بدی کند مجازات می‏شود...

پیشنهاد کاربران

بپرس