منوچهری دامغانی، احمد بن قوص ( ـ ۴۳۲ق)
شاعر ایرانی. در دامغان زاده شد. نخست در دربار فلک المعالی منوچهر بن قابوس وشمگیر به سر می برد و تخلص خود را از نام او گرفت. منوچهری پس از مرگ این امیر به ری رفت و سپس روانۀ دربار مسعود اول غزنوی شد (پس از ۴۲۴ق). بیشتر سروده های وی در ستایش مسعود غزنوی است و شاعر افزون بر مدیحه سرایی به جزئیات زندگی، جنگ ها و گرفتاری های مسعود نیز می پردازد. از دیگر ممدوحان منوچهری، احمد بن عبدالصمد وزیر، طاهر دبیر و ابوسهل زوزنی را می توان نام برد. منوچهری دارای حدت ذهن و هوش سرشار بود و از آغاز جوانی، ادبیات عربی و فارسی و علوم دینی و پزشکی را آموخت. وی در سخن سرایی مانند نقاشی است که با اشعارش مناظر طبیعت را نقاشی می کند و استادانه و با زوایای دید گوناگون، به تصویرسازی طبیعت می پردازد. در اشعار او فصل های سال، گل ها، پرندگان و حیوانات با دقت بسیار توصیف می شوند. موسیقی در شعرهای وی جایگاهی ویژه دارد، چنان که اشارۀ وی به ساز ها، مقام ها و گونه های موسیقی ایرانی بیانگر دانش گستردۀ او در موسیقی است. شیوۀ شعر منوچهری خراسانی است. او بیشتر در قالب قصیده و گاه مسمط، که از ابتکارات خود او است، شعر می گفت. تأثیر افکار شاعران عرب نیز در شعرهای منوچهری به روشنی دیده می شود و در شعر وی نام بسیاری از شاعران بزرگ عرب آمده و برخی از اندیشه ها و تشبیهات شاعران عرب را در قصایدش به کار گرفته است. مردی عشرت جو و دم گذران است و در اشعارش نیز این معنی بازتاب یافته است. منوچهری قصیده ای مشهور دارد که در آن از نام بسیاری از شاعران زبان فارسی نام برده است. قدیمی ترین نسخه های دیوان منوچهری از دورۀ صفویه است. دیوان منوچهری بارها چاپ شده که یکی به کوشش محمد دبیر سیاقی است (تهران، ۱۳۲۶ش).
شاعر ایرانی. در دامغان زاده شد. نخست در دربار فلک المعالی منوچهر بن قابوس وشمگیر به سر می برد و تخلص خود را از نام او گرفت. منوچهری پس از مرگ این امیر به ری رفت و سپس روانۀ دربار مسعود اول غزنوی شد (پس از ۴۲۴ق). بیشتر سروده های وی در ستایش مسعود غزنوی است و شاعر افزون بر مدیحه سرایی به جزئیات زندگی، جنگ ها و گرفتاری های مسعود نیز می پردازد. از دیگر ممدوحان منوچهری، احمد بن عبدالصمد وزیر، طاهر دبیر و ابوسهل زوزنی را می توان نام برد. منوچهری دارای حدت ذهن و هوش سرشار بود و از آغاز جوانی، ادبیات عربی و فارسی و علوم دینی و پزشکی را آموخت. وی در سخن سرایی مانند نقاشی است که با اشعارش مناظر طبیعت را نقاشی می کند و استادانه و با زوایای دید گوناگون، به تصویرسازی طبیعت می پردازد. در اشعار او فصل های سال، گل ها، پرندگان و حیوانات با دقت بسیار توصیف می شوند. موسیقی در شعرهای وی جایگاهی ویژه دارد، چنان که اشارۀ وی به ساز ها، مقام ها و گونه های موسیقی ایرانی بیانگر دانش گستردۀ او در موسیقی است. شیوۀ شعر منوچهری خراسانی است. او بیشتر در قالب قصیده و گاه مسمط، که از ابتکارات خود او است، شعر می گفت. تأثیر افکار شاعران عرب نیز در شعرهای منوچهری به روشنی دیده می شود و در شعر وی نام بسیاری از شاعران بزرگ عرب آمده و برخی از اندیشه ها و تشبیهات شاعران عرب را در قصایدش به کار گرفته است. مردی عشرت جو و دم گذران است و در اشعارش نیز این معنی بازتاب یافته است. منوچهری قصیده ای مشهور دارد که در آن از نام بسیاری از شاعران زبان فارسی نام برده است. قدیمی ترین نسخه های دیوان منوچهری از دورۀ صفویه است. دیوان منوچهری بارها چاپ شده که یکی به کوشش محمد دبیر سیاقی است (تهران، ۱۳۲۶ش).