فلک المعالی ابومنصور منوچهر بن قابوس زیاری پنجمین فرمانروای آل زیار بود که میان سال های ۴۰۳ تا ۴۲۰ هجری قمری بر گرگان، طبرستان، قومس و گیلان حکومت می کرد. منوچهر پسر قابوس بن وشمگیر بود، که پیش تر قلمروش را از دست داده بود و سال ها در دربار سامانیان در خراسان می زیست. منوچهر در این دوره، مدتی در ارتش مجدالدوله دیلمی به سر برد و حتی در یکی از نبردها علیه پدرش شرکت داشت. پس از این که قابوس موفق شد به حکومت بازگردد، منوچهر را به حکومت گیلان گمارد. قابوس در اواخر عمر بدگمان شده و بسیاری از اطرافیان خود را به قتل می رساند، به همین خاطر چند تن از سردارانش او را به قتل رساندند و از منوچهر دعوت کردند که حکومت را بپذیرد. منوچهر پس از پذیرش امارت زیاری، قاتلان اصلی پدر را دستگیر کرده و قصاص کرد.
... [مشاهده متن کامل]
منوچهر زیاری نخستین امیر از این دودمان است که حکومت مستقل نداشت. او در همان ابتدای امارتش مطیع سلطان محمود غزنوی شد و با دختر او ازدواج کرد. بدین ترتیب منوچهر و جانشینان او مجبور به پرداخت باج های سالیانه به درگاه سلطان شدند و از این پس دودمان زیاری وارد دوران افول خود شد و به تدریج قدرت پیشین خود را از دست داد. منوچهر در دوران نسبتاً طولانی خود جنگ قابل توجهی انجام نداد و هیچگاه با لشکریان خود از قلمروش خارج نشد، گرچه به مخالفان شورشی علیه آل بویه کمک های نظامی می کرد.
منوچهر در ابتدای حکومت به مذهب زیدیه توجه داشت و ارتباطاتی با شیعیان گیلان برقرار کرد. سلطان محمود غزنوی پس از فتح ری، احتمالاً به خاطر حمایت منوچهر از شیعیان، به قلمرو او دست اندازی کرد و منوچهر را وادار نمود مبالغی را برای در امان ماندن از حمله سلطان بپردازد. منوچهر نسبت به قابوس، به ادیبان و شعرا توجه کمتر داشت و ادبای دربار زیاری در این دوره به درگاه غزنوی کوچیدند.
در مورد زیاریان غالباً با مشکل کمبود منابع مواجه هستیم. هیچ کتاب تاریخی وجود ندارد که مختص به شرح وقایع امیر یا امیران زیاری باشد. به طور کلی زیاریان از دید مورخان برکنار ماندند و اطلاعات معدودی از رخدادها، نبردها و حتی امیران متأخر آن وجود دارد. با این حال در تاریخ های عمومی و دیگر منابع معاصر با آل زیار، گاه اطلاعات ارزشمندی دربارهٔ امیران این دودمان وجود دارد ولی همین منابع هم چون توسط مورخانی نوشته شده اند که کارگزار خلفا یا سلاطین معاصر بوده اند، ممکن است دارای غرض ورزی هایی باشند. همچنین تاریخ های محلی شمال ایران گرچه معاصر با منوچهر زیاری نبودند، لیکن مطالب مفیدی دربردارند. از جمله منابع عمومی مذکور می توان به تجارب الامم اثر ابن مسکویه ( م ۴۲۱ ) ، تاریخ بیهقی اثر محمد بیهقی ( م ۴۷۰ ) ، الکامل اثر ابن اثیر ( م ۶۳۰ ) ، العبر اثر ابن خلدون ( م ۸۰۶ ) ، حبیب السیر اثر خواندمیر ( م ۹۴۳ ) و… اشاره کرد:
... [مشاهده متن کامل]
منوچهر زیاری نخستین امیر از این دودمان است که حکومت مستقل نداشت. او در همان ابتدای امارتش مطیع سلطان محمود غزنوی شد و با دختر او ازدواج کرد. بدین ترتیب منوچهر و جانشینان او مجبور به پرداخت باج های سالیانه به درگاه سلطان شدند و از این پس دودمان زیاری وارد دوران افول خود شد و به تدریج قدرت پیشین خود را از دست داد. منوچهر در دوران نسبتاً طولانی خود جنگ قابل توجهی انجام نداد و هیچگاه با لشکریان خود از قلمروش خارج نشد، گرچه به مخالفان شورشی علیه آل بویه کمک های نظامی می کرد.
منوچهر در ابتدای حکومت به مذهب زیدیه توجه داشت و ارتباطاتی با شیعیان گیلان برقرار کرد. سلطان محمود غزنوی پس از فتح ری، احتمالاً به خاطر حمایت منوچهر از شیعیان، به قلمرو او دست اندازی کرد و منوچهر را وادار نمود مبالغی را برای در امان ماندن از حمله سلطان بپردازد. منوچهر نسبت به قابوس، به ادیبان و شعرا توجه کمتر داشت و ادبای دربار زیاری در این دوره به درگاه غزنوی کوچیدند.
در مورد زیاریان غالباً با مشکل کمبود منابع مواجه هستیم. هیچ کتاب تاریخی وجود ندارد که مختص به شرح وقایع امیر یا امیران زیاری باشد. به طور کلی زیاریان از دید مورخان برکنار ماندند و اطلاعات معدودی از رخدادها، نبردها و حتی امیران متأخر آن وجود دارد. با این حال در تاریخ های عمومی و دیگر منابع معاصر با آل زیار، گاه اطلاعات ارزشمندی دربارهٔ امیران این دودمان وجود دارد ولی همین منابع هم چون توسط مورخانی نوشته شده اند که کارگزار خلفا یا سلاطین معاصر بوده اند، ممکن است دارای غرض ورزی هایی باشند. همچنین تاریخ های محلی شمال ایران گرچه معاصر با منوچهر زیاری نبودند، لیکن مطالب مفیدی دربردارند. از جمله منابع عمومی مذکور می توان به تجارب الامم اثر ابن مسکویه ( م ۴۲۱ ) ، تاریخ بیهقی اثر محمد بیهقی ( م ۴۷۰ ) ، الکامل اثر ابن اثیر ( م ۶۳۰ ) ، العبر اثر ابن خلدون ( م ۸۰۶ ) ، حبیب السیر اثر خواندمیر ( م ۹۴۳ ) و… اشاره کرد: