منوچهر بن قابوس ( ـ۴۲۳ق)
ملقب به فلک المعالی، پنجمین (۴۰۳ـ۴۲۳ق) امیر زیاری. پس از اسارت و قتل پدرش، قابوس بن وشمگیر (۳۶۶ـ۴۰۳ق)، به یاری مردم دیلم و به فرمان قادر بالله عباسی جانشین او شد. خلیفه به وی لقب فلک المعالی داد و به حکومت طبرستان و گرگان گماشت. وی نیز، مانند پدر خود، خطبه به نام محمود غزنوی خواند و خراج گزار او شد. چه، می خواست پشتیبانی محمود را در برابر دعوی تاج و تخت احتمالی برادرش، دارا، که پیش تر به دربار محمود پیوسته بود، به دست آورد. منوچهر یکی از دختران محمود را به زنی گرفت، اما روابط او با دربار غزنه همیشه نیکو نبود. در ۴۱۹ق که محمود آهنگ گرفتن ری را از مجدالدولۀ دیلمی (۳۸۷ـ۴۲۰ق) داشت، بر سر راه خود به ری، به قلمرو منوچهر تاخت. منوچهر از برابر او گریخت و سپس توفیق یافت که به بهای گزافی قلمرو خود را بازخَرَد. در ۴۲۱ق که محمود در آستانۀ مرگ بود، منوچهر با مسعود اول غزنوی از نو پیمان بست و تا پایان زندگی اش به آسودگی حکومت کرد. منوچهری دامغانی چندی در دربار او به سر برد و تخلص خود را از او گرفت. ابوالفرج ابن هندو هم چندی در دربار او به سر برد.
ملقب به فلک المعالی، پنجمین (۴۰۳ـ۴۲۳ق) امیر زیاری. پس از اسارت و قتل پدرش، قابوس بن وشمگیر (۳۶۶ـ۴۰۳ق)، به یاری مردم دیلم و به فرمان قادر بالله عباسی جانشین او شد. خلیفه به وی لقب فلک المعالی داد و به حکومت طبرستان و گرگان گماشت. وی نیز، مانند پدر خود، خطبه به نام محمود غزنوی خواند و خراج گزار او شد. چه، می خواست پشتیبانی محمود را در برابر دعوی تاج و تخت احتمالی برادرش، دارا، که پیش تر به دربار محمود پیوسته بود، به دست آورد. منوچهر یکی از دختران محمود را به زنی گرفت، اما روابط او با دربار غزنه همیشه نیکو نبود. در ۴۱۹ق که محمود آهنگ گرفتن ری را از مجدالدولۀ دیلمی (۳۸۷ـ۴۲۰ق) داشت، بر سر راه خود به ری، به قلمرو منوچهر تاخت. منوچهر از برابر او گریخت و سپس توفیق یافت که به بهای گزافی قلمرو خود را بازخَرَد. در ۴۲۱ق که محمود در آستانۀ مرگ بود، منوچهر با مسعود اول غزنوی از نو پیمان بست و تا پایان زندگی اش به آسودگی حکومت کرد. منوچهری دامغانی چندی در دربار او به سر برد و تخلص خود را از او گرفت. ابوالفرج ابن هندو هم چندی در دربار او به سر برد.
wikijoo: منوچهر_بن_قابوس