لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - خواباننده خواب کننده . ۲ - کسی که دیگری را بخواب مغناطیسی فرو برد مانیتیزور . ۳ - ماده ای که خوردن آن خواب آورد.
مترادف ها
مسکن، منوم، مخدر، مربوط به مواد مخدر
خواب الود، منوم، کرخت، داروی خواباور
خواب اور، خواب کننده، دارای خصوصیات خواب، منوم
خواب اور، منوم، مولد خواب مصنوعی، تولیدکننده خواب
خواب اور، خواب کننده، دارای خصوصیات خواب، منوم
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
داروی خواب آور