منقلب کردن


مترادف منقلب کردن: دگرگون کردن، متحول کردن، دگرگون ساختن، حالی به حالی کردن، واژگون کردن، ناراحت کردن، آشفته کردن، پریشان کردن، مضطرب کردن

معنی انگلیسی:
outrage

پیشنهاد کاربران

بپرس