منقعر
لغت نامه دهخدا
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی مُّنقَعِرٍ: از ریشه کنده شده
ریشه کلمه:
قعر (۱ بار)
«مُنْقَعِر» از مادّه «قعر» به معنای پایین ترین نقطه چیزی است، و لذا این واژه در معنای ریشه کن ساختن به کار می رود.
. گویند: «اِنْقَعَرَتِ الشَّجَرَةُ» یعنی درخت از قعرش (ریشهاش) کنده شد. مُنْقَعِر یعنی از بیخ کنده شده یعنی: باد قوم عاد را میکند، ساقط میکرد گوئی تنههای از بیخ کنده شده نخل هستند این کلمه فقط یکبار در قرآن آمده است راغب منقعر را درختیکه در زمین ریشه دوانیده و به قعر آن رفته، میداند.
ریشه کلمه:
قعر (۱ بار)
«مُنْقَعِر» از مادّه «قعر» به معنای پایین ترین نقطه چیزی است، و لذا این واژه در معنای ریشه کن ساختن به کار می رود.
. گویند: «اِنْقَعَرَتِ الشَّجَرَةُ» یعنی درخت از قعرش (ریشهاش) کنده شد. مُنْقَعِر یعنی از بیخ کنده شده یعنی: باد قوم عاد را میکند، ساقط میکرد گوئی تنههای از بیخ کنده شده نخل هستند این کلمه فقط یکبار در قرآن آمده است راغب منقعر را درختیکه در زمین ریشه دوانیده و به قعر آن رفته، میداند.
wikialkb: مُنْقَعِر
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید