منغرک. [ م َ غ ُ رَ ] ( اِ ) به معنی منغر که پول ریزه خرد و کوچک است. ( برهان ). منغر. ( فرهنگ رشیدی ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به مَنغُر شود. منغرک. [ م ُ غ ُ رَ ] ( اِ ) قدح بزرگ شرابخواری باشد. ( برهان ). منغر. ( فرهنگ رشیدی ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به مُنغُر شود.