منظور کردن
مترادف منظور کردن: محسوب کردن، لحاظ کردن، درنظر گرفتن، قلمداد کردن، منظور داشتن، مورد توجه قراردادن
معنی انگلیسی:
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
مترادف ها
اختصاص دادن، برای خود برداشتن، منظور کردن
پیشنهاد کاربران
مَنظور کَردَن:
١. پسند کردن، پسندیدن، پذیرش کردن، پذیرفتن
گُنجاندن، جا دادن، آوردن، گذاشتن، نام بردن، به شمار آوردن، در نگر گرفتن، قلمداد کردن، یادداشت کردن
١. پسند کردن، پسندیدن، پذیرش کردن، پذیرفتن
گُنجاندن، جا دادن، آوردن، گذاشتن، نام بردن، به شمار آوردن، در نگر گرفتن، قلمداد کردن، یادداشت کردن
در نظر گرفتن ، اختصاص دادن