منطقه ۱۵ شهرداری تهران از مناطق جنوب شرقی شهر تهران است. [ ۲] منطقه ۱۵ از شمال به پادگان قصر فیروزه، ۴۵ متری آهنگ، خیابان خاوران و شوش شرقی و از غرب به خیابان فدائیان اسلام و از جنوب به خیابان دولت آباد، کوه بی بی شهربانو و کارخانه سیمان و از شرق به کوه های شرقی تهران و حد شرقی اراضی افسریه منتهی می شود. [ ۳] بخشی از محدوده منطقه نیز در حریم شهر واقع است. [ ۳] منطقه پانزده با منطقه دوازده، منطقه چهارده، منطقه شانزده و منطقه بیست همسایه است. مهم ترین بخش آن شهرک های مسعودیه، شهرک والفجر، مسگرآباد، شهرک رضویه، مشیریه، افسریه، بروجردی، کیانشهر، خیابان نبرد و خاوران است. همچنین این منطقه از طریق بزرگراه های بسیج، بعثت، امام علی، آزادگان به شبکه بزرگراهی تهران دسترسی دارد. از مراکز فرهنگی و هنری این منطقه می توان به پردیس تئاتر تهران و فرهنگسرای خاوران واقع در خیابان نبرد تقاطع خیابان بقایی اشاره کرد. بخشی از محدوده این منطقه نیز در حریم شهر واقع است. در واقع از ۸ ناحیه موجود، ۶ ناحیه در محدوده قانونی شهر تهران و ۲ ناحیه در حریم استحفاظی شهر قرار دارند. برخی از مراکز فرهنگی و تاریخی این منطقه عبارت است از فرهنگسرای خاوران، پردیس تئاتر تهران، پردیس بانوان، زندان هارون، پردیس سینمایی خاوران. [ ۴] [ ۵]
عمده اطلاعات تاریخی از سکونتگاه شهری منطقه پانزده به محله های قدیمی این منطقه اعم از شوش - شبیر، مسگرآباد، مشیریه، بهشتیه خاوران یا قبرستان یهودی ها، کیانشهر، مسعودیه و خاور شهر بازمی گردد. [ ۳]
• در برخی گزارش ها عنوان شده است؛ منطقه ۱۵ تهران به عنوان یکی از مناطق حاشیه ای شهر در زمان های گذشته با وجود دروازه های متعدد به عنوان یکی از محل های اصلی ورود مسافران به شهر تهران بوده است. [ ۳] بالاترین شتاب در گسترش و توسعه جمعیت ساکن در این منطقه را می توان در سال های انقلاب عنوان کرد. جریان رشد در محدوده منطقه ۱۵ با انقلاب و با آزاد شدن بخش عمده محدوده ۲۵ ساله طرح جامع شهر تهران در ۱۳۵۸ به سرعت گسترش یافته است. در فاصله کوتاه پس از آزاد شدن محدوده ۲۵ ساله طرح جامع شهر تهران، تقریباً تمامی سطح خالی منطقه به زیر ساخت و سازهای شهری رفت و تبدیل به بافت پرتراکم شهری شد. [ ۳]
• برای آشنایی بیشتر با مسیر تاریخی و روند شکل گیری محله شوش - شبیر می توان به دوران دارالخلافه ناصری اشاره نمود. [ ۳] در آن هنگام دور تا دور تهران را دیوارهای بلند فراگرفته و بیرون از این دیوارها نیز خندق حفر شده بود. ارتباط شهر با بیرون از طریق دوازده دروازه در اطراف شهر برقرار می شد. دیوار جنوبی شهر با خیابان شوش فعلی در حد فاصل میدان های شوش و میدان راه آهن منطبق بود. دروازه های آن عبارت بودند از خانی آباد، دروازه غار و دروازه شاه عبدالعظیم. محله شوش - شبیر فعلی و دیگر مناطق نزدیک به آن به نام دروازه شاه عبدالعظیم شهرت داشته اند. از سال ۱۳۰۶ قمری دروازه راه آهن و دروازه شاه عبدالعظیم اضافه شده است؛ که محل عبور ماشین دودی بود. در دوره ای هم آن را دروازه ماشین دودی می خواندند که ابتدای مسیر راه آهن تهران به شهر ری در محله شوش شبیر و ابتدای خیابان شهرزاد ( شهید رجب نیای کنونی ) قرار داشت. دروازه عبدالعظیم در میدان شوش فعلی قرار داشت و مسیر دیگری بود که تهران را به شهرری متصل می کرد. این خیابان بعد از انقلاب فداییان اسلام نام گرفت. دروازه ماشین دودی سال ها بعد از سایر دروازه های تهران احداث شده بود و از لحاظ معماری با سایر دروازه ها تفاوت داشت. از جمله آن که تنها دروازه بدون سقف تهران بود. [ ۳] در اسناد مربوط به آن دوران نشانه ای از وجود یک روستا یا منطقه مسکونی قابل توجه در محل فعلی محله شوش شبیر به چشم نمی خورد. اما بیرون از دروازه ها هم همواره نوعی از زندگی امروزه در حاشیه نشینی وجود داشته است. [ ۳]
• محله مشیریه از شمال به میدان آقانور و از جنوب به کوه بی بی شهربانو محدود می شود. [ ۳] محله مشیریه همانند یک متوازی الاضلاع است. مالک این محله را مشیرالدوله، یکی از درباریان و نزدیکان ناصرالدین شاه و از ملاکین بزرگ، معرفی کردند. آثاری چند در تهران از وی باقی است که از آن جمله می توان به مدرسه مشیریه به ریاست محمدحسن خان اعتمادالسلطنه اشاره کرد. باغ و بقعه و صحن ( صفاییه ) را برای پیر مراد خود میزا صفا تأسیس نمود. همچنین او روز نامه نظامی علمیه و ادبیه ایران را منتشر می نمود. در مجموع او از رجال نام آور و معتبر دوره ناصری بوده است. به همین خاطر نام وی بر این محله ماندگار شد. آخرین مرز بندی مصوب محله مربوط به سال ۱۳۴۵ و از همان بدو شکل گیری محله بوده است. شخصی به نام امیر سلیمانی زمین دار بزرگ دوران پهلوی و اسدالله اعلم نیز به عنوان افراد مؤثر در شکل گیری این محله قابل ذکر هستند. این دو نفر اولین واگذار کنندگان ( فروشندگان ) زمین های این محله بوده اند. [ ۳]
• خاور شهر نام شهرکی در بزرگراه امام رضا است. این شهرک شامل سه بخش شهری، روستایی و صنعتی است. [ ۳] بخش شهری آن مربوط به شهرک خاورشهر، بخش روستایی آن مربوط به روستای توتک و بخش صنعتی آن شامل کارگاه های توتک و لپه زنک است. بر اساس گزارش های تاریخی تا سال ۱۳۵۴ از سه راه افسریه تهران تا سه راه تنباکویی نزدیک قبرستان ارمنی ها جاده خاوران نامیده می شد و هیچ گونه محله مسکونی یک پارچه ای وجود نداشت. اما در بیابان های جنوب این جاده حد فاصل کارخانه سیمان تا پلشت ( پاکدشت ) ده ها کوره آجر پزی و آجر دستی در روستای محمودآباد و خاتون آباد و روستای پلشت وجود داشت که کارگران فصلی مهاجر، در خانه های حاشیه کوره ها سکونت داشتند و بازارهای فصلی نیز در آنجا شکل می گرفت. در سال ۱۳۵۴ پایگاه هوایی و پدافند هوایی خاوران تأسیس شد. در کنار آن خانه های مسکونی همافران و پرسنل این پایگاه ایجاد شد. بعد از انقلاب موج مهاجرت روستاییان به تهران فزونی یافت و در کنارهای جاده خاوران و شهرک ها و روستاهای محمودآباد و شهرک خاوران توسعه یافت. هسته اولیه خاور شهر در واقع همان پایگاه پدافند خاوران و خانه های سازمانی آن بود. [ ۳]
• در زمانی که تهران کوچک بود و اطراف آن برج و بارو کشیده شده بود گورستان قدیمی در وسط شهر در محله باغ فردوس وجود داشت که هم اکنون بقایای آن مثل آرامگاه سید اسماعیل و قبر آقا وجود دارد. [ ۳] چندی نگذشت که محوطه قبرستان پر شد و هیچ جای خالی نماند. به ناچار زمینی در اطراف شهر از اراضی مسگرآباد را برای گورستان جدید در نظر گرفتند و آن را گورستان مسگرآباد نامیدند. این گورستان در محدوده کنونی فرهنگسرای خاوران است. این گورستان با روستای مسگرآباد تفاوت دارد و باهم بعد مکانی دارند اگرچه ملکیت آن از اراضی مسگرآباد است. با گسترش روزافزون شهر و ازدیاد جمعیت، خیلی سریع تمام فضای گورستان مسگرآباد پر شد و بایست چاره اساسی اندیشیده می شد و این امر لزوم چاره اندیشی برای این مهم را ایجاد کرد، در نهایت منجر به شکل گیری بهشت زهرا تهران شد. مسگرآباد در کنار یک قطعه، با قدمتی سیصد ساله، به ظهور رسید. در حال حاضر در تقسیمات کشوری بر سر روستا یا شهرک بودن مسگرآباد جدال است. از ابتدا مسگرآباد به شکل روستایی، به طور کامل تحت نظارت بومیان بود و مهاجرین نیز در امورات آن شرکت می کردند. اهالی این روستا اغلب از کردهای کرمانشاه هستند که احتمالاً توسط آقا محمدخان قاجار از کرمانشاه به قم، آمل و تهران، تبعید شدند. ساکنان قدیمی این منطقه خودشان را کلهر می نامند و هنوز هم کسانی هستند که به زبان کلهری صحبت می کنند. [ ۳] اصلیت اهالی بومی به تیره ای از کردها یا مازنی ها به نام کلهر می رسد. با توجه به اینکه شهرستان ری و شمیران با اراضی مناسب برای کشاورزی و دامداری بود؛ مسگر آباد به بهترین محل برای مهاجرین کشاورز، تبدیل شد. تا بتوانند در اراضی یاد شده به کارگری کشاورزی بپردازند. منطقه مسگرآباد یکی از سکونت گاه های خوش آب و هوای تهران است که با توجه به ساخت و سازهای زیاد هنوز دارای باغ های نسبتاً خوبی است. مسگرآباد از سه طرف توسط کوه محصور شده و تنها از سمت غرب راه ارتباطی دارد. از طریق بزرگراه های خاوران و افسریه به مناطق دیگر قابل دسترسی می باشد. بنابر نقل سینه به سینه و اسناد و مدارک، ابنیه، آثار باستانی و اشجار موجود، قدمت مسگر آباد به بیش از ۳۰۰ سال پیش بر می گردد شاید بتوانیم به دلیل وجود خویشاوندی های سببی و نسبی، شغل دامپروری تعداد قابل توجهی از اهالی، کوچ های منظم و فصلی برای جبران کمبود علوفه های دامی در محدوده، آن را ده بنامیم، اما نمی توان از اقتصاد مصرفی، مشاغل رسمی و دولتی افراد، وجود کارگاه ها و واحدهای تجاری و تولیدی صنعتی چشم پوشی کرد و الزاماً آن را در تعریف ده گنجانید. مسگر آباد در نقشه جدید شهرداری ( شهرک صالحیه ) نیز نامیده شده است. [ ۳]
• محله مسعودیه فعلی در کنار روستای مسگرآباد شکل گرفته است. [ ۳] به عبارت دقیق تر محله مسعودیه در سال ۱۳۵۷، در کنار روستای مسگر آباد متولد شده و خود را به شهر تهران تحمیل می نماید. محدوده زمانی شکل گیری محله نیز به سال های ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ بازمی گردد. اما باز هم تا قبل از انقلاب مسعودیه زمینی بایر و موات بوده و چشمه، آب انبار و قناتی در آن وجود نداشته است. ساخت و سازها از کنار یک مرغداری ( ۱۳۵۶ ) و حمام عمومی ( ۱۳۵۸ ) آغار شد و با تأسیس مسجد جامع، توسعه محله در اطراف آن سرعت گرفت. آب و هوای کوهستانی مسعودیه نیز در روند رو به رشد آن نقش با اهمیتی ایفا نموده است. [ ۳]
• در سال های قبل از انقلاب، کیانشهر فعلی یک منطقه آلونک نشین به نام شهرک نجف آباد بوده است. [ ۳] ساکنان این آلونک ها از سال ۱۳۵۴ در آن مکان اسکان داده شده بودند. بعد از بازدید مسئولان از آلونک نشین های چهار راه فرح آباد ( بعثت فعلی ) هنگام افتتاح پارک بعثت، برای ساماندهی آن آلونک نشین ها دستور جابه جایی و اسکان زاغه نشینان شهرک سجادیه فعلی در کیانشهر صادر شد. تا قبل از این جریان، اراضی این محله به صورت بیابان و بایر بوده و تنها فعالیتی که در آن به چشم می خورد، سفال سازی بوده است اما قبل از این جریان ها در سال ۱۳۴۴ خورشیدی ( گروه مهندسی مشاور ) طرح جامع تهران را برای توسعه روزافزون پایتخت ارائه دادند و پس از مدت ها بحث و گفتگو، سرانجام در ۲۸ بهمن سال ۱۳۴۷، طرح جامع ۵ ساله تهران، به تصویب انجمن شهر رسید. برای تهران مرزهایی تعیین شد. بدین ترتیب مرز جنوب مرکزی تهران، خیابان نجف آباد تعیین شد. روستای نجف آباد را در اصل میرزا آغاسی، صدراعظم محمد شاه قاجار احداث کرده بود و دارای باغ و عماراتی هم بوده است. در دوره ناصرالدین شاه، صدراعظم وی به نام امین السلطان روستای نجف آباد را توسعه داد. [ ۳]
• گورستان بهشتیه به عنوان چهارمین گورستان اختصاصی یهودیان تهران بعد از گورستان های خیابان سپه، گورستان سه راه دانگی در کوی کلیمیان و گورستان خیابان مازندران است. [ ۳] این گورستان در سال ۱۳۱۵ خورشیدی در منطقه جنوب تهران ( جاده خراسان ) واقع در اراضی سلیمانیه تأسیس شد. این مجتمع با وسعت هفتاد هزارو نهصد و پنج متر مربع مشتمل بر آرامگاه های مشاهیر جامعه یهودی منجمله سلیمان حییم مؤلف فرهنگ نامه های دوزبانه، طالع حمیدی ( شاعر معروف یهود ) ، ژانت کهن صدق ( قهرمان دو ومیدانی ایران ) ، منوچهر نیک روز ( نماینده یهودیان در مجلس ) ، است. نکته قابل توجه در این گورستان قطعه یهودیان لهستانی است. این قطعه محل دفن یهودیان لهستانی است که به خاطر حفظ جان خود در جنگ جهانی دوم به ایران پناهنده شده بودند. این گورستان دارای یک سالن اجتماع بوده که در سال ۱۳۸۳ توسط انجمن کلیمیان تهران بازسازی شده داست. [ ۳]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفعمده اطلاعات تاریخی از سکونتگاه شهری منطقه پانزده به محله های قدیمی این منطقه اعم از شوش - شبیر، مسگرآباد، مشیریه، بهشتیه خاوران یا قبرستان یهودی ها، کیانشهر، مسعودیه و خاور شهر بازمی گردد. [ ۳]
• در برخی گزارش ها عنوان شده است؛ منطقه ۱۵ تهران به عنوان یکی از مناطق حاشیه ای شهر در زمان های گذشته با وجود دروازه های متعدد به عنوان یکی از محل های اصلی ورود مسافران به شهر تهران بوده است. [ ۳] بالاترین شتاب در گسترش و توسعه جمعیت ساکن در این منطقه را می توان در سال های انقلاب عنوان کرد. جریان رشد در محدوده منطقه ۱۵ با انقلاب و با آزاد شدن بخش عمده محدوده ۲۵ ساله طرح جامع شهر تهران در ۱۳۵۸ به سرعت گسترش یافته است. در فاصله کوتاه پس از آزاد شدن محدوده ۲۵ ساله طرح جامع شهر تهران، تقریباً تمامی سطح خالی منطقه به زیر ساخت و سازهای شهری رفت و تبدیل به بافت پرتراکم شهری شد. [ ۳]
• برای آشنایی بیشتر با مسیر تاریخی و روند شکل گیری محله شوش - شبیر می توان به دوران دارالخلافه ناصری اشاره نمود. [ ۳] در آن هنگام دور تا دور تهران را دیوارهای بلند فراگرفته و بیرون از این دیوارها نیز خندق حفر شده بود. ارتباط شهر با بیرون از طریق دوازده دروازه در اطراف شهر برقرار می شد. دیوار جنوبی شهر با خیابان شوش فعلی در حد فاصل میدان های شوش و میدان راه آهن منطبق بود. دروازه های آن عبارت بودند از خانی آباد، دروازه غار و دروازه شاه عبدالعظیم. محله شوش - شبیر فعلی و دیگر مناطق نزدیک به آن به نام دروازه شاه عبدالعظیم شهرت داشته اند. از سال ۱۳۰۶ قمری دروازه راه آهن و دروازه شاه عبدالعظیم اضافه شده است؛ که محل عبور ماشین دودی بود. در دوره ای هم آن را دروازه ماشین دودی می خواندند که ابتدای مسیر راه آهن تهران به شهر ری در محله شوش شبیر و ابتدای خیابان شهرزاد ( شهید رجب نیای کنونی ) قرار داشت. دروازه عبدالعظیم در میدان شوش فعلی قرار داشت و مسیر دیگری بود که تهران را به شهرری متصل می کرد. این خیابان بعد از انقلاب فداییان اسلام نام گرفت. دروازه ماشین دودی سال ها بعد از سایر دروازه های تهران احداث شده بود و از لحاظ معماری با سایر دروازه ها تفاوت داشت. از جمله آن که تنها دروازه بدون سقف تهران بود. [ ۳] در اسناد مربوط به آن دوران نشانه ای از وجود یک روستا یا منطقه مسکونی قابل توجه در محل فعلی محله شوش شبیر به چشم نمی خورد. اما بیرون از دروازه ها هم همواره نوعی از زندگی امروزه در حاشیه نشینی وجود داشته است. [ ۳]
• محله مشیریه از شمال به میدان آقانور و از جنوب به کوه بی بی شهربانو محدود می شود. [ ۳] محله مشیریه همانند یک متوازی الاضلاع است. مالک این محله را مشیرالدوله، یکی از درباریان و نزدیکان ناصرالدین شاه و از ملاکین بزرگ، معرفی کردند. آثاری چند در تهران از وی باقی است که از آن جمله می توان به مدرسه مشیریه به ریاست محمدحسن خان اعتمادالسلطنه اشاره کرد. باغ و بقعه و صحن ( صفاییه ) را برای پیر مراد خود میزا صفا تأسیس نمود. همچنین او روز نامه نظامی علمیه و ادبیه ایران را منتشر می نمود. در مجموع او از رجال نام آور و معتبر دوره ناصری بوده است. به همین خاطر نام وی بر این محله ماندگار شد. آخرین مرز بندی مصوب محله مربوط به سال ۱۳۴۵ و از همان بدو شکل گیری محله بوده است. شخصی به نام امیر سلیمانی زمین دار بزرگ دوران پهلوی و اسدالله اعلم نیز به عنوان افراد مؤثر در شکل گیری این محله قابل ذکر هستند. این دو نفر اولین واگذار کنندگان ( فروشندگان ) زمین های این محله بوده اند. [ ۳]
• خاور شهر نام شهرکی در بزرگراه امام رضا است. این شهرک شامل سه بخش شهری، روستایی و صنعتی است. [ ۳] بخش شهری آن مربوط به شهرک خاورشهر، بخش روستایی آن مربوط به روستای توتک و بخش صنعتی آن شامل کارگاه های توتک و لپه زنک است. بر اساس گزارش های تاریخی تا سال ۱۳۵۴ از سه راه افسریه تهران تا سه راه تنباکویی نزدیک قبرستان ارمنی ها جاده خاوران نامیده می شد و هیچ گونه محله مسکونی یک پارچه ای وجود نداشت. اما در بیابان های جنوب این جاده حد فاصل کارخانه سیمان تا پلشت ( پاکدشت ) ده ها کوره آجر پزی و آجر دستی در روستای محمودآباد و خاتون آباد و روستای پلشت وجود داشت که کارگران فصلی مهاجر، در خانه های حاشیه کوره ها سکونت داشتند و بازارهای فصلی نیز در آنجا شکل می گرفت. در سال ۱۳۵۴ پایگاه هوایی و پدافند هوایی خاوران تأسیس شد. در کنار آن خانه های مسکونی همافران و پرسنل این پایگاه ایجاد شد. بعد از انقلاب موج مهاجرت روستاییان به تهران فزونی یافت و در کنارهای جاده خاوران و شهرک ها و روستاهای محمودآباد و شهرک خاوران توسعه یافت. هسته اولیه خاور شهر در واقع همان پایگاه پدافند خاوران و خانه های سازمانی آن بود. [ ۳]
• در زمانی که تهران کوچک بود و اطراف آن برج و بارو کشیده شده بود گورستان قدیمی در وسط شهر در محله باغ فردوس وجود داشت که هم اکنون بقایای آن مثل آرامگاه سید اسماعیل و قبر آقا وجود دارد. [ ۳] چندی نگذشت که محوطه قبرستان پر شد و هیچ جای خالی نماند. به ناچار زمینی در اطراف شهر از اراضی مسگرآباد را برای گورستان جدید در نظر گرفتند و آن را گورستان مسگرآباد نامیدند. این گورستان در محدوده کنونی فرهنگسرای خاوران است. این گورستان با روستای مسگرآباد تفاوت دارد و باهم بعد مکانی دارند اگرچه ملکیت آن از اراضی مسگرآباد است. با گسترش روزافزون شهر و ازدیاد جمعیت، خیلی سریع تمام فضای گورستان مسگرآباد پر شد و بایست چاره اساسی اندیشیده می شد و این امر لزوم چاره اندیشی برای این مهم را ایجاد کرد، در نهایت منجر به شکل گیری بهشت زهرا تهران شد. مسگرآباد در کنار یک قطعه، با قدمتی سیصد ساله، به ظهور رسید. در حال حاضر در تقسیمات کشوری بر سر روستا یا شهرک بودن مسگرآباد جدال است. از ابتدا مسگرآباد به شکل روستایی، به طور کامل تحت نظارت بومیان بود و مهاجرین نیز در امورات آن شرکت می کردند. اهالی این روستا اغلب از کردهای کرمانشاه هستند که احتمالاً توسط آقا محمدخان قاجار از کرمانشاه به قم، آمل و تهران، تبعید شدند. ساکنان قدیمی این منطقه خودشان را کلهر می نامند و هنوز هم کسانی هستند که به زبان کلهری صحبت می کنند. [ ۳] اصلیت اهالی بومی به تیره ای از کردها یا مازنی ها به نام کلهر می رسد. با توجه به اینکه شهرستان ری و شمیران با اراضی مناسب برای کشاورزی و دامداری بود؛ مسگر آباد به بهترین محل برای مهاجرین کشاورز، تبدیل شد. تا بتوانند در اراضی یاد شده به کارگری کشاورزی بپردازند. منطقه مسگرآباد یکی از سکونت گاه های خوش آب و هوای تهران است که با توجه به ساخت و سازهای زیاد هنوز دارای باغ های نسبتاً خوبی است. مسگرآباد از سه طرف توسط کوه محصور شده و تنها از سمت غرب راه ارتباطی دارد. از طریق بزرگراه های خاوران و افسریه به مناطق دیگر قابل دسترسی می باشد. بنابر نقل سینه به سینه و اسناد و مدارک، ابنیه، آثار باستانی و اشجار موجود، قدمت مسگر آباد به بیش از ۳۰۰ سال پیش بر می گردد شاید بتوانیم به دلیل وجود خویشاوندی های سببی و نسبی، شغل دامپروری تعداد قابل توجهی از اهالی، کوچ های منظم و فصلی برای جبران کمبود علوفه های دامی در محدوده، آن را ده بنامیم، اما نمی توان از اقتصاد مصرفی، مشاغل رسمی و دولتی افراد، وجود کارگاه ها و واحدهای تجاری و تولیدی صنعتی چشم پوشی کرد و الزاماً آن را در تعریف ده گنجانید. مسگر آباد در نقشه جدید شهرداری ( شهرک صالحیه ) نیز نامیده شده است. [ ۳]
• محله مسعودیه فعلی در کنار روستای مسگرآباد شکل گرفته است. [ ۳] به عبارت دقیق تر محله مسعودیه در سال ۱۳۵۷، در کنار روستای مسگر آباد متولد شده و خود را به شهر تهران تحمیل می نماید. محدوده زمانی شکل گیری محله نیز به سال های ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ بازمی گردد. اما باز هم تا قبل از انقلاب مسعودیه زمینی بایر و موات بوده و چشمه، آب انبار و قناتی در آن وجود نداشته است. ساخت و سازها از کنار یک مرغداری ( ۱۳۵۶ ) و حمام عمومی ( ۱۳۵۸ ) آغار شد و با تأسیس مسجد جامع، توسعه محله در اطراف آن سرعت گرفت. آب و هوای کوهستانی مسعودیه نیز در روند رو به رشد آن نقش با اهمیتی ایفا نموده است. [ ۳]
• در سال های قبل از انقلاب، کیانشهر فعلی یک منطقه آلونک نشین به نام شهرک نجف آباد بوده است. [ ۳] ساکنان این آلونک ها از سال ۱۳۵۴ در آن مکان اسکان داده شده بودند. بعد از بازدید مسئولان از آلونک نشین های چهار راه فرح آباد ( بعثت فعلی ) هنگام افتتاح پارک بعثت، برای ساماندهی آن آلونک نشین ها دستور جابه جایی و اسکان زاغه نشینان شهرک سجادیه فعلی در کیانشهر صادر شد. تا قبل از این جریان، اراضی این محله به صورت بیابان و بایر بوده و تنها فعالیتی که در آن به چشم می خورد، سفال سازی بوده است اما قبل از این جریان ها در سال ۱۳۴۴ خورشیدی ( گروه مهندسی مشاور ) طرح جامع تهران را برای توسعه روزافزون پایتخت ارائه دادند و پس از مدت ها بحث و گفتگو، سرانجام در ۲۸ بهمن سال ۱۳۴۷، طرح جامع ۵ ساله تهران، به تصویب انجمن شهر رسید. برای تهران مرزهایی تعیین شد. بدین ترتیب مرز جنوب مرکزی تهران، خیابان نجف آباد تعیین شد. روستای نجف آباد را در اصل میرزا آغاسی، صدراعظم محمد شاه قاجار احداث کرده بود و دارای باغ و عماراتی هم بوده است. در دوره ناصرالدین شاه، صدراعظم وی به نام امین السلطان روستای نجف آباد را توسعه داد. [ ۳]
• گورستان بهشتیه به عنوان چهارمین گورستان اختصاصی یهودیان تهران بعد از گورستان های خیابان سپه، گورستان سه راه دانگی در کوی کلیمیان و گورستان خیابان مازندران است. [ ۳] این گورستان در سال ۱۳۱۵ خورشیدی در منطقه جنوب تهران ( جاده خراسان ) واقع در اراضی سلیمانیه تأسیس شد. این مجتمع با وسعت هفتاد هزارو نهصد و پنج متر مربع مشتمل بر آرامگاه های مشاهیر جامعه یهودی منجمله سلیمان حییم مؤلف فرهنگ نامه های دوزبانه، طالع حمیدی ( شاعر معروف یهود ) ، ژانت کهن صدق ( قهرمان دو ومیدانی ایران ) ، منوچهر نیک روز ( نماینده یهودیان در مجلس ) ، است. نکته قابل توجه در این گورستان قطعه یهودیان لهستانی است. این قطعه محل دفن یهودیان لهستانی است که به خاطر حفظ جان خود در جنگ جهانی دوم به ایران پناهنده شده بودند. این گورستان دارای یک سالن اجتماع بوده که در سال ۱۳۸۳ توسط انجمن کلیمیان تهران بازسازی شده داست. [ ۳]
wiki: منطقه ۱۵ شهرداری تهران