[ویکی نور] منطق تفسیر قرآن (5) قرآن و علوم طبیعی و انسانی. منطق تفسیر قرآن (5)؛ قرآن و علوم طبیعی و انسانی تألیف محمدعلی رضایی اصفهانی، پژوهشی است پیرامون منطق تفسیر قرآن و رویکردهای مختلف آن که برای دانشجویان نوشته شده است.
کتاب با دو مقدمه از ناشر و نویسنده آغاز و مطالب در شش بخش کلی تنظیم شده است. در پایان نیز ضمیمه ای با شش زیرمجموعه آمده است.
کتاب به صورت نظام مند و در چهارچوب فصل ها تدوین شده و هر فصل با اهداف، چکیده، پژوهش و پرسش هایی همراه است
مباحث قرآن و علوم، از سویی در روش های تفسیری جای می گیرد؛ چرا که یکی از شش روش تفسیر (قرآن به قرآن، روایی، عقلی، اشاری، علمی و اجتهادی جامع)، روش تفسیر علمی قرآن است؛ زیرا از علوم اطمینان آور به عنوان منبع، قرینه و مستند تفسیر استفاده می کند. از سوی دیگر، مباحث قرآن و علم، جزئی از گرایش های تفسیری است؛ چرا که تفسیرهای علمی با توجه به تخصص مفسر رنگ خاصی می گیرد. ازاین رو، نویسنده معتقد است مباحث میان رشته ای قرآن و علم مانند تفسیرهای تربیتی، اقتصادی، سیاسی، مدیریتی، حقوقی و... شکل می گیرد که هر کدام شاخه ای از گرایش های تفسیری را تشکیل می دهد. به باور وی اگر بتوانیم علوم قرآن را به دو شاخه علوم قرآن سنتی و علوم قرآن جدید (مثل مباحث زبان قرآن و...) تقسیم کنیم، می توانیم مباحث میان رشته ای قرآن و علوم و به ویژه مبحث اعجاز علمی آن را جزئی از مباحث علوم قرآن جدید به شمار آوریم و اثر حاضر، به دنبال همین امر است
در مقدمه نخست، به رسالت ناشر در تألیف متون درسی اشاره گردیده و در مقدمه نویسنده با عنوان «پیش سخن»، جایگاه مباحث قرآن و علوم روز در هندسه دانش تفسیر، تبیین گردیده است
به اعتقاد نویسنده، شایسته است پیش از ورود به مباحث نظری و مصداقی قرآن و علوم بشری، کلیاتی در مورد ضرورت بحث، مفاهیم، اهداف آیات علمی و اقسام آن ها را یادآوری شود و لذا در بخش نخست، به مباحث کلی پرداخته شده است. لازم به ذکر است که در این کتاب گاهی از عنوان های «قرآن و علوم بشری»، «قرآن و علوم جدید»، «مباحث میان رشته ای قرآن و علوم» و «تفسیر علمی قرآن» یاد می شود که همگی هم خوان و هم سان هستند؛ هرچند تفاوت های جزئی در تعریف آن ها وجود دارد که در بحث «مفهوم شناسی» توضیح داده شده است
کتاب با دو مقدمه از ناشر و نویسنده آغاز و مطالب در شش بخش کلی تنظیم شده است. در پایان نیز ضمیمه ای با شش زیرمجموعه آمده است.
کتاب به صورت نظام مند و در چهارچوب فصل ها تدوین شده و هر فصل با اهداف، چکیده، پژوهش و پرسش هایی همراه است
مباحث قرآن و علوم، از سویی در روش های تفسیری جای می گیرد؛ چرا که یکی از شش روش تفسیر (قرآن به قرآن، روایی، عقلی، اشاری، علمی و اجتهادی جامع)، روش تفسیر علمی قرآن است؛ زیرا از علوم اطمینان آور به عنوان منبع، قرینه و مستند تفسیر استفاده می کند. از سوی دیگر، مباحث قرآن و علم، جزئی از گرایش های تفسیری است؛ چرا که تفسیرهای علمی با توجه به تخصص مفسر رنگ خاصی می گیرد. ازاین رو، نویسنده معتقد است مباحث میان رشته ای قرآن و علم مانند تفسیرهای تربیتی، اقتصادی، سیاسی، مدیریتی، حقوقی و... شکل می گیرد که هر کدام شاخه ای از گرایش های تفسیری را تشکیل می دهد. به باور وی اگر بتوانیم علوم قرآن را به دو شاخه علوم قرآن سنتی و علوم قرآن جدید (مثل مباحث زبان قرآن و...) تقسیم کنیم، می توانیم مباحث میان رشته ای قرآن و علوم و به ویژه مبحث اعجاز علمی آن را جزئی از مباحث علوم قرآن جدید به شمار آوریم و اثر حاضر، به دنبال همین امر است
در مقدمه نخست، به رسالت ناشر در تألیف متون درسی اشاره گردیده و در مقدمه نویسنده با عنوان «پیش سخن»، جایگاه مباحث قرآن و علوم روز در هندسه دانش تفسیر، تبیین گردیده است
به اعتقاد نویسنده، شایسته است پیش از ورود به مباحث نظری و مصداقی قرآن و علوم بشری، کلیاتی در مورد ضرورت بحث، مفاهیم، اهداف آیات علمی و اقسام آن ها را یادآوری شود و لذا در بخش نخست، به مباحث کلی پرداخته شده است. لازم به ذکر است که در این کتاب گاهی از عنوان های «قرآن و علوم بشری»، «قرآن و علوم جدید»، «مباحث میان رشته ای قرآن و علوم» و «تفسیر علمی قرآن» یاد می شود که همگی هم خوان و هم سان هستند؛ هرچند تفاوت های جزئی در تعریف آن ها وجود دارد که در بحث «مفهوم شناسی» توضیح داده شده است