منصفانه
/monsefAne/
مترادف منصفانه: حق بینانه، دادگرانه، عادلانه
برابر پارسی: دادگرانه، دادمنشانه، دادورانه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
درست، مقتضی، بجا، منصف، بامروت، منصفانه، مستحق، بی طرف، فریور، عادل، با عدالت، باانصاف، مشروع
راست، بی تزویر، صمیمی، بی پرده، منصفانه، بی ریا، صاف و ساده، قلبی، راستگو
منصف، بور، زیبا، خوبرو، لطیف، منصفانه، بیطرفانه، نسبتا خوب، بدون ابر، فریور
منصفانه، بی غرض، بی طرف، عادل، راست بین، حقگو
منصفانه، بی غرضانه، بیطرفانه
منصفانه
منصفانه
منصفانه، عادلانه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
منصفانه: عادلانه ، نسبتا خوب و مناسب.
( ( به طبقه پایین که برگشتند آرزو گفت "البته زحمت خانه از آپارتمان بیشتر است ولی به نظر من قیمتی که پیشنهاد کرده اند منصفانه است . البته حتما تخفیف هم می گیریم . " ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 18. ) )
( ( به طبقه پایین که برگشتند آرزو گفت "البته زحمت خانه از آپارتمان بیشتر است ولی به نظر من قیمتی که پیشنهاد کرده اند منصفانه است . البته حتما تخفیف هم می گیریم . " ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 18. ) )