مرا ز منصب تحقیق انبیاست نصیب
چه آب جویم از جوی خشک یونانی.
قطران ( دیوان چ محمد نخجوانی ص 507 ).
بسا بیدق که چون خردی پذیردبه آخر منصب فرزین بگیرد.
ناصرخسرو.
از صورت ایشان یاد آورد که در دنیا هر یکی در منصب و کار خویش چگونه بود. ( کیمیای سعادت چ احمد آرام ص 864 ).هر زمانی به رسم منصب خویش
زی تو آیند و دید نتوانند.
مسعودسعد.
راز نهان خویش جهان کرد آشکاردر منصب وزارت دستور شهریار.
امیر معزی ( دیوان چ اقبال ص 306 ).
در آن دولت منصب بزرگ داشت و مرا تربیت کردی. ( چهارمقاله چ معین ص 66 ).جمره ست مگر خصم تو زیراکه نپاید
در هیچ عمل منصب او بیش سه دم را.
انوری ( دیوان چ مدرس رضوی ص 8 ).
منصب از منصبت رفیعتر است هر زمانیت منصبی دگر است.
انوری ( ایضاً ص 60 ).
منصب مطلب که هر کجا هست هر خرواری همین دو تنگ است.
انوری ( ایضاً ص 74 ).
هان تا به منصبش نکنی تهنیت که دین خود را به منصب شرفت تهنیت کند.
انوری ( ایضاً ص 620 ).
کار تو دایم تواضع بود با خرد و بزرگ منصبت گر بیشتر گشته ست اکنون بیش کن.
جمال الدین عبدالرزاق ( دیوان چ وحید ص 421 ).
منصبی را چه کنی خواجه که از هر نااهل
گه تعرض کشی و گاه تزاحم بینی.بیشتر بخوانید ...