منشعب شدن، شاخه دراوردن، شاخه شاخه شدن، گل و بوته انداختن، مشتق شدن، جوانه زدن، براهجدیدی رفتن
دوشاخه شدن، منشعب شدن، از هم جدا شدن
منشعب شدن، جند شاخه شدن، مثل چنگال شدن
منشعب شدن، شاخه شاخه شدن، منشعب کردن، شاخه دادن، شاخه بستن
منشعب شدن، از هم شکافته شدن