منشات

/monSa~At/

مترادف منشات: تحریرات، مراسلات، مکتوبات، نامه ها

معنی انگلیسی:
epistolary writings, compositions

لغت نامه دهخدا

( منشآت ) منشآت. [ م ُ ش َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ منشاءة. ( ناظم الاطباء ). رجوع به منشاءة شود.
- الجواری المنشآت ؛ کشتیهای بلندبادبان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) : و له الجوار المنشآت فی البحر کالاعلام. ( قرآن 24/55 ). این عروس زیبا... چون دیگر جواری منشآت در بر و بحر سفر نکرد. ( مرزبان نامه چ 1317 تهران ص 6 ). بفرمود تا جواری منشآت و مراکب و سفاین را ترتیب سازد. ( بدایعالازمان فی وقایع کرمان ).
|| انشاکرده شده. و این جمع مُنْشَاء که صیغه اسم مفعول است از انشاء و مراد از منشآت ، مسودات و عبارات و تصنیفات است. ( غیاث ) ( آنندراج ). نوشتجات منشیانه. ( ناظم الاطباء ). نوشته ها : و «اعراض الریاسة فی اغراض السیاسة» از منشآت اوست . ( لباب الالباب چ نفیسی ص 86 ). و هیچ کس انگشت بر آن ننهاده است... و از منشآت پارسیان هیچ تألیف آن اقبال ندیده و آن قبول نیافته. ( لباب الالباب ایضاً ص 87 ). دیوان سلطان خسروشاه به جمال او آراسته و منشآت او چون چمن پیراسته. ( لباب الالباب ایضاً ص 88 ). ورقه منشآتش که چون کاغذ زر می برند... ( گلستان سعدی ). ابیات دلاویزش ناسخ سخنان سحبان و منشآت لطف آمیزش منسی احسان حسان. ( مقدمه دیوان حافظ منسوب به محمد گلندام چ قزوینی ص ق ). بر سبیل رسم و عادت... منشآت مکمل و مرتب گردانید. ( حبیب السیر ج 1 چ خیام ص 4 ). || نامه ها و مراسله ها : منشآت قائم مقام فراهانی. منشآت فاضل خان گروسی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به مدخل بعد شود.

فرهنگ فارسی

انشاکرده شده ها، نوشته ها، نامه ها
( اسم ) جمع منشاه ( منشا ) : ۱ - نوشته شده ها . ۲ - نامه ها مراست : [ منشات قائم مقام فراهانی . ] [ اداره منشات و تحریرات سفارتخانه های دول متحابه . ] ( مراه البلدان ج ۱ ضمیمه ص ۱۷ ) یا جواری منشات . کشتیهای رونده ( ماخوذ از آیه ۲۴ سوره ۵۵ : [ وله الجوار المنشات فی البحر کاعم . ] ( و مر او راست کشتیهای رونده در دریا چون کوهها ) : ( این عروس زیبا... چون دیگر جواری منشات در بر بحر سفر نکرد . ] ( مرزبان نامه . تهران ۱۳۱۷ .ص ۶ )

فرهنگ معین

( منشآت ) (مُ شَ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - نوشتجات منشیانه . ۲ - مجموعة نامه ها.

فرهنگ عمید

( منشآت ) نوشته ها، نامه ها.

دانشنامه آزاد فارسی

منشآت. مُنشَآت
(جمع «مُنْشَأَة»، به معنی انشا شده، نوشته) نوشته ها، نامه ها و مراسلات که غالباً منشیان و دیوانیان می نوشته اند. در این نوشته ها، که گاه جنبۀ رسمی داشته، نویسنده مسائل، مشکلات دولتی و دیوانی را، با کمک آرایه های مربوط به نثر بیان می کرده است. در منشأت، غالباً از «صدر مکتوب» آغاز می شده که جمله های دعایی چون «زندگانی مخدوم دراز باد» را دربر داشته، سپس «شرح اشتیاق» بوده که نویسنده درخواست یا نظر خود را می نوشته و این بخش از منشأت از زیباترین انواع مکاتیب فارسی بوده که در آن از صنایع لفظی و مجاز و استعاره و کنایه و مضامین شعری، ضمن رعایت نکات دقیق فنی، بهره می برده است. بخش آخر منشأت «خاتمۀ مکتوب» بوده که شامل دعای خیر نویسنده برای مخدوم یا عموم گیرندگان نامه بوده است و جملاتی چون «دولت و عظمت و حشمت تا قیامت ساعت باد» در آن به کار می رفته است. از میان مشهورترین و درخشان ترین منشآت می توان منشآت خاقانی و منشآت قائم مقام فراهانی نام برد. منشآت، به تبع تحولات و علایق و تحولات سبکی در نثر، دچار تحول می شده؛ چنان که منشآت میرزا مهدی خان استرآبادی به شیوۀ عهد نادرشاه بسیار مصنوع و دشوارخوان و منشآت قائم مقام به شیوۀ نثر منشیانۀ قاجاری کمتر مصنوع است و به نسبت به سادگی میل می کند.

پیشنهاد کاربران

در متن دیباچه گلستان سعدی واژه منشآت به کار رفته .
بدین شرح : و رقعهٔ منشاتش ، که چون کاغذ زر میبرند . . .
دکتر علی هرندی در پانویس دیباچه سعدی ترکیب ( رقعهٔ منشات ) را قطعه ای از سخنان پرورده و آفریده ، ترجمه کرده .
محررات. [ م ُ ح َرْ رَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ محررة. نوشته ها. تحریرشده ها. رجوع به محرر شود.

بپرس