منش تیز کردن ؛ کنایه از حریص و مشتاق ساختن. ( آنندراج ) :
سکندر منش کرد بر باره تیز
زمین کرده از جرعه یاقوت ریز.
نظامی ( از آنندراج ) .
به هر خنده کز لب شکرریز کرد
شکرخنده ای را منش تیز کرد.
... [مشاهده متن کامل]
نظامی ( از آنندراج ) .
چون منش را به باده تیز کنم
بر سر خصم جرعه ریز کنم.
نظامی.
سکندر منش کرد بر باره تیز
زمین کرده از جرعه یاقوت ریز.
نظامی ( از آنندراج ) .
به هر خنده کز لب شکرریز کرد
شکرخنده ای را منش تیز کرد.
... [مشاهده متن کامل]
نظامی ( از آنندراج ) .
چون منش را به باده تیز کنم
بر سر خصم جرعه ریز کنم.
نظامی.