منسرح بحر

دانشنامه آزاد فارسی

مُنسَرِح، بحر
(در لغت به معنای اسب تندرو) اصطلاحی در عروض. از بحرهای عروضی که از تکرارِ دو بار زحاف «مُسْتَفعِلن مفعولاتُ» و زحاف های آن ها پدید می آید. از زحاف های این بحرند: طَیْ، وَقْف، کشف، نَحْر، جَدْع. رایج ترین وزن های این بحر عبارت اند از ۱. مفتَعِلُن فاعِلُن مفتَعِلُن فاعِلُن: زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد/ از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد (حافظ)؛ ۲. مفتعلن فاعلاتُ مفتعلن فَع: بر سر آنم که گر ز دست برآید/ دست به کاری زنم که غصه سرآید (حافظ).

پیشنهاد کاربران

بپرس