[ویکی الکتاب] معنی مِنسَأَتَهُ: عصایش
ریشه کلمه:
نس ء (۲ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
«مِنْسَأَتَهُ» از مادّه «نسأ» (بر وزن نسخ) و «نسیء» (بر وزن نصیب) به معنای تأخیر است و از آنجا که به وسیله عصا اشیایی را به عقب می رانند و دور می کنند کلمه «مِنْسَأَة» به آن اطلاق شده است (یعنی وسیله عقب رانی).
بعضی از مفسران گفته اند: این واژه از واژه های اهل «یمن» بوده و از آنجا که سلیمان(علیه السلام) بر این منطقه حکومت داشت، قرآن در مورد او به کار برده است.
تأخیر انداختن. «نَسَأَ الشَّیْءَ نَسْأً: اَخَّرِهُ». «نَسَأَأَجَلَهُ» یعنی خدا اجل او را به تأخیر انداخت. راغب گوید: نسء تأخیر در وقت است گویند: نَسَئَتِ الْمُرأَةُ یعنی حیض زن به تأخیر افتاد. بیع نسیه را از آن نسیئه گویند که ثمن بتأخیر انداخته میشود. . در اقرب الموارد گفته: نسیء اسم است به معنی تأخیر. علی هذا مراد از آن در آیه معنای مصدری است یعنی تأخیر انداختن و این موافق آن است که از امام صادق «علیهالسلام» نقل شده آن را در آیه نَسْء (بروزن فلس) خواندهاند و اگر به معنی مفعول باشد یعنی تأخیر انداخته شد چنانکه در صحاح گفته مراد ماه تأخیر انداخته شدهاست. بهرحال عرب ماههای حرام را که از شریعت ابراهیم «علیهالسلام» بود محترم دانسته و در آنها از جنگ و غارت دست بر میداشتند ولی بر آنها سنگین بود که سه ماه ذوالقعده و ذوالحجة و محرم را متوالی دست از غارت بردارند لذا گاهی محرم را حلال دانسته به جای آن ماه صفر را حرام میدانستند پس از چندسال باز محرم را حرام میدانستند و این تغییر را در ماه ذوالحجة اعلام میکردند. آیه شریفه در رد این بدعت نازل گردید یعنی تأخیر ماه حرام به ماه دیگر زیاده روی در کفر است کفار در این عمل در اثر اضلال دیگران خود به گمراهی میافتند که آن را سالی حلال و سالی حرام میکنند. به قولی مباشر این عمل بعضی از بنی کنانه بودند و چون این کار به موجب حکم شرک انجام میگرفت لذا «زِیادَةٌ فِی الْکُفْرِ» تعبیر آمده است. . مِنْسَأَة به معنی عصا است علت این تسمیه آن است که با عصا چیزی را بکنار میاندازند که نوعی تأخیر است یعنی چون مرگ را بر سلیمان آوردیم، مردم را به مرگ او دلالت نکرد مگر موریانه که عصایش را میخورد. این لفظ و «نسیء» هر دو فقط یکبار در قرآن مجید آمده است.
ریشه کلمه:
نس ء (۲ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
«مِنْسَأَتَهُ» از مادّه «نسأ» (بر وزن نسخ) و «نسیء» (بر وزن نصیب) به معنای تأخیر است و از آنجا که به وسیله عصا اشیایی را به عقب می رانند و دور می کنند کلمه «مِنْسَأَة» به آن اطلاق شده است (یعنی وسیله عقب رانی).
بعضی از مفسران گفته اند: این واژه از واژه های اهل «یمن» بوده و از آنجا که سلیمان(علیه السلام) بر این منطقه حکومت داشت، قرآن در مورد او به کار برده است.
تأخیر انداختن. «نَسَأَ الشَّیْءَ نَسْأً: اَخَّرِهُ». «نَسَأَأَجَلَهُ» یعنی خدا اجل او را به تأخیر انداخت. راغب گوید: نسء تأخیر در وقت است گویند: نَسَئَتِ الْمُرأَةُ یعنی حیض زن به تأخیر افتاد. بیع نسیه را از آن نسیئه گویند که ثمن بتأخیر انداخته میشود. . در اقرب الموارد گفته: نسیء اسم است به معنی تأخیر. علی هذا مراد از آن در آیه معنای مصدری است یعنی تأخیر انداختن و این موافق آن است که از امام صادق «علیهالسلام» نقل شده آن را در آیه نَسْء (بروزن فلس) خواندهاند و اگر به معنی مفعول باشد یعنی تأخیر انداخته شد چنانکه در صحاح گفته مراد ماه تأخیر انداخته شدهاست. بهرحال عرب ماههای حرام را که از شریعت ابراهیم «علیهالسلام» بود محترم دانسته و در آنها از جنگ و غارت دست بر میداشتند ولی بر آنها سنگین بود که سه ماه ذوالقعده و ذوالحجة و محرم را متوالی دست از غارت بردارند لذا گاهی محرم را حلال دانسته به جای آن ماه صفر را حرام میدانستند پس از چندسال باز محرم را حرام میدانستند و این تغییر را در ماه ذوالحجة اعلام میکردند. آیه شریفه در رد این بدعت نازل گردید یعنی تأخیر ماه حرام به ماه دیگر زیاده روی در کفر است کفار در این عمل در اثر اضلال دیگران خود به گمراهی میافتند که آن را سالی حلال و سالی حرام میکنند. به قولی مباشر این عمل بعضی از بنی کنانه بودند و چون این کار به موجب حکم شرک انجام میگرفت لذا «زِیادَةٌ فِی الْکُفْرِ» تعبیر آمده است. . مِنْسَأَة به معنی عصا است علت این تسمیه آن است که با عصا چیزی را بکنار میاندازند که نوعی تأخیر است یعنی چون مرگ را بر سلیمان آوردیم، مردم را به مرگ او دلالت نکرد مگر موریانه که عصایش را میخورد. این لفظ و «نسیء» هر دو فقط یکبار در قرآن مجید آمده است.
wikialkb: مِنْسَأَتَه