مندفن. [ م ُ دَ ف ِ ] ( ع ص ) پنهان گشته و پنهان. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) : له ( لاذخر ) اصل مندفن و قضبان دقاق. ( ابن البیطار جزء اول ص 15 ) ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || چاه و هر چیز مانند آن که انباشته شده باشد. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). رجوع به اندفان شود.
فرهنگ فارسی
پنهان گشته و پنهان . یا چاه و هر چیز مانند آن که انباشته شده باشد .