مندفع شدن

پیشنهاد کاربران

مندفع شدن ؛ دفع شدن. دور شدن. رد شدن. زایل شدن :
هجو او راست گویم و نشود
سخن راست مندفع به جواب.
سوزنی.
حکمت در وجود نفس غضبی کسر و قهر نفس بهیمی است تا فسادی که از استیلای او متوقع است مندفع شود. ( اخلاق ناصری ) . اگر به هیچ وجه مندفع نشود . . . وضو تازه کند و به وظایف او را مشغول شود. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 166 ) . بعد از نماز چاشت قیلوله کند تا کلالت قوای نفس بدان مندفع شود و بر قیام شب معاونت نماید. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 315 ) .
...
[مشاهده متن کامل]