مندبی. [ م ِ دَ با ] ( ع ص ) رجل مندبی ؛ مرد سبک در حاجت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). مرد سبک درحاجت و به سرعت برآورنده آن. ( از اقرب الموارد ). مندبی. [ م َ دَ ] ( ص نسبی ) منسوب به باب المندب : عنبر مندبی ؛ عنبر که از باب المندب آرند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
فرهنگ فارسی
منسوب به باب المندب : عنبر مندبی عنبر که از باب المندب آرند .