منخفضه
لغت نامه دهخدا
- ارض منخفضة ؛ زمینی جرف ( ژرف ) آب. ( مهذب الاسماء ).
- بروج منخفضة ؛ بروج جنوبیه است یعنی میزان و عقرب و قوس و جدی و دلو و حوت. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
- حروف منخفضة ؛ سوای صضطظ خفق باشد. ( منتهی الارب ). بجز این حروف که ص و ض و ط و ظ و خ و ف و ق سایر حروف را گویند. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید