لغت نامه دهخدا
منخرین. [ م ِ خ َ رَ ] ( ع اِ ) هردو سوراخ بینی. ( غیاث ) ( آنندراج ) تثنیه منخر. دو سوراخ بینی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : آب اصلش چون به بینی بازافکنی فضل دماغ و منخرین بکشد. ( الابنیه چ دانشگاه ص 182 ). فرنجمشک... سددهای مغز و منخرین بگشاید چون بوی کنند یا بخورند. ( الابنیه ایضاً ص 243 ). رجوع به منخر شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) تثنیه منخر دو سوراخ قدامی حفره های بینی را گویند که در ابتدای حفره های بینی قرار دارند و در حقیقت حفره های بینی بوسیله منخرین بخارج ارتباط پیدا میکنند . حفره های بینی که در دنباله منخرین قرار دارند بشکل دو دالان قدامی خلفی هستند که هوای خارجی را بحلق مربوط میسازند . حفره ها دارای دو سوراخ خلفی بنام کو آن نیز میباشند که حفره بینی بوسیله آنها بحلق ارتباط پیدا میکند
فرهنگ معین
(مِ خَ رَ ) [ ع . ] (اِ. ) دو سوراخ بینی .