منحیم

لغت نامه دهخدا

منحیم. [ م ِن َ ] ( اِخ ) ( به معنی تسلی دهنده ). پسر جادی که شلوم پادشاه اسرائیل را کشته در عوض وی مدت ده سال یعنی از 738 تا 747 ق.م. سلطنت نمود و در ظلم و ستم معروف بود. ( قاموس کتاب مقدس ). رجوع به کتاب دوم ملوک فصل پانزدهم آیت 15-20 شود.

دانشنامه آزاد فارسی

مَنَحیم ( ـ ح ۷۳۶پ م)(Menahem)
(در عبری به معنی «تسلی دهنده») به روایت عهد عتیق، شاه اسرائیل (حک: ح ۷۴۶ـ ح ۷۳۶پ م) پسر جادی بود و دَه سال فرمان راند، تا سرانجام به دست شَلّوم بن یابیش که زکریّا را نیز کشته بود به قتل رسید. به استناد عهد عتیق (دوم پادشاهان ۱۴:۱۵ـ۲۲) منحیم با سنگدلی حکومت کرد. چون اهالی شهر تِفصَح در برابرش ایستادند همگی ازجمله زنان باردار را از دم تیغ گذراند. در تواریخ آشوری آمده است که به تیگلت پیلسر سوم، شاه آشور، خراج می داد. پسرش فتحیا جانشینش شد.

پیشنهاد کاربران

بپرس