منحطه
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
سلیم
منحطه: پست، دون پایه در برابرعالیه یعنی بلند پایه
منحطه: پست، دون پایه در برابرعالیه یعنی بلند پایه
سوناخوس از بوسیدن خون بوذ، اندر اجواف رکها سه نوع بود: یکی آنک عفونت او کمتر از تحلل او بوذ و این تب از اول صعب بوذ باز کمترکمتر همىکردذ و سلیم بوذ و این را منحطه خوانند، هدایت المتعلمین فی طب ص 688
و این تب که او را سوناخوس می خوانند که از پوسیدن خون در حفرۀ رگها است سه نوع می باشد :
... [مشاهده متن کامل]
یکی آنکه عفونت او کمتر از تحلل او است و این تب در اول سخت است بعد کمتر و کمتر می شود و آرام است و این را منحطه می خوانند .
و این تب که او را سوناخوس می خوانند که از پوسیدن خون در حفرۀ رگها است سه نوع می باشد :
... [مشاهده متن کامل]
یکی آنکه عفونت او کمتر از تحلل او است و این تب در اول سخت است بعد کمتر و کمتر می شود و آرام است و این را منحطه می خوانند .