منجور

لغت نامه دهخدا

منجور. [ م َ ] ( ع اِ ) دولاب که بدان آب کشند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). دولاب. چرخ بزرگی که بدان آب کشند. ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) انبه
دولاب که بدان آب کشند . یا هلاک شده

گویش مازنی

/menjever/ چوبی که نه تر و نه خشک باشد – چوب نیمه خشک

پیشنهاد کاربران

بپرس