منجمده

لغت نامه دهخدا

منجمده. [ م ُ ج َ م ِ دَ ] ( ع ص ) منجمدة. تأنیث منجمد: منطقه منجمده شمالی و جنوبی.( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به منجمد شود.

فرهنگ فارسی

منجمده . تانیث منجمد : منطقه منجمد شمالی و جنوبی .

پیشنهاد کاربران

بپرس