منجفل

لغت نامه دهخدا

منجفل. [ م ُ ج َ ف ِ ] ( ع ص ) سایه رونده. ( آنندراج ) ( ازمنتهی الارب ). سایه رفته. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || شب درگذشته. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). || قوم برکنده شونده و گذرنده و شتابنده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). مردم رفته و بشتاب گذشته. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران