منجرمویی

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد کاربران

گروهی از جنگجویان رموری ایل منجزی ایل بزرگ بختیاروند *بهداروند، بیداروند *قوم شریف لر
منجزی رموری=منجز رموری، منجرموی، منجرمویی
بخش منج لردگان =محل سکونت ایل منجزی بختیاروند
بخش فلارد لردگان =محل سکونت طایفه مال احمدی ایل منجزی بختیاروند
...
[مشاهده متن کامل]

تیره کلاوند طایفه مال احمدی منجزی بختیاروند
نوادگان محمد حسین خان گلاله سهر پسر قزلباش نامدار خان مال احمدی منجزی بختیاروند
تیره تنبروند طایفه لُوخرده منجزی بختیاروند
تیره تنبروند طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ منجزی بختیاروند
تیره تنبروند طایفه ابوالحسنی منجزی بختیاروند
تیره توپایی *تپایی، توپیوند *طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ منجزی بختیاروند
طایفه شیاسی منجزی بختیاروند
طایفه میلاسی منجزی بختیاروند
شاهمنصور خان آتش بیگی بختیاروند ایلخان
جمال الدین خان توپایی خلیلی منجزی بختیاروند

منجرمویی در نوشته های قدیمی مونگارمویی یا مونگرمویی بوده که احتمالا به دلیل نزدیک بودن به استان کهکیلویه و نحوه لری صحبت کردن آنها به منجرمویی تغییر پیدا کرده که مونگ در معنای لغوی به معنی ماه است و مویی یکی از تیره های طایفه عکاشه از باب بابادی است
منجرمویی::منج رمویی
منج::منجزی
رمویی::رموری
جنگجویان رموری منجزی در طول تاریخ معروف بودند
منجزی رموری::منجزرموی، منجرمویی
آخرین بازمانده این جنگجویان که لقب رموری داشت
غلامعلی خان رموری از تیره تاج الدین وند طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی ایل بختیاروند
...
[مشاهده متن کامل]